زندگینامه سراسر عبرت آموز شهید ماشاالله قائینی
شهید ماشاالله قائینی در پانزدهم آبان سال یکهزار و سیصد و چهل و پنج در خانوادهای مذهبی و متوسط در شهرستان بیجار دیده به جهان گشود. پدرش شهاب و مادرش مچول نام داشت. در سال پنجاه و دو وارد مدرسه شد و دوران ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت.
در زمان حکومت شاهنشاهی با وجود سن کم در تظاهرات شرکت میکرد و در پخش
اعلامیههای امام در بین مردم کوشا بود تا جایی که در همین تظاهراتها چند بار مورد
ضرب و شتم قرار گرفت.
بعد از پایان دورهی ابتدایی وارد مدرسهی راهنمایی شد اما به
علت فقر مادی و از کارافتادگی دست از علم آموزی کشید و به کارگری پرداخت.
در زمینهی
لوله کشی و سیم کشی مهارت یافت و به این وسیله هم مخارج خانوادهاش را تأمین میکرد
و هم به رسم مولای متقیان از افراد مستمند دستگیری مینمود.
در روزهای بعد از انقلاب در انجمن اسلامی و ستاد نماز جمعه فعالیت میکرد
و بسیار معتقد و مقید به انجام واجبات بود.
سال شصت و سه که هنگامهی خدمت سربازی فرا رسیده بود
چیزی فراتر از وظیفه او را به جبههی
جنگ کشاند. چیزی که در وصیت نامهاش بارها از خدا طلب کرده و جایی جز معرکهی باطل
علیه حق برای تحققش نبود.
ماشاالله به آرزوی شهادت عزم جبهه کرد. از طریق لشکر پنجاه و هشت ذوالفقار گردان صد و نود و سه ارتش به جبهه اعزام شد و هشت ماه به نبرد با دشمن بعثی پرداخت. سرانجام در دوم بهمن ماه سال یکهزار و سیصد وشصت و چهار در منطقهی زبیدات بر اثر واژگون شدن خودرویش در حین مأموریت به شهادت رسید و پیکر پاکش در گلزار شهدای بیجار به خاک سپرده شد.