آرزوهای یک شهید؛ مروری بر زندگی نامه سراسر عبرت آموز شهید محمد حاتمی
شهید محمد حاتمی :
اول فروردین ماه 1346 تا بیست و هشتم دی ماه 1365 عمر کوتاه اما با برکت سرباز رشید اسلام محمد حاتمی است. پدرش زرعلی که کشاورز تهیدستی بود در روستای قصلان شهرستان قروه از وضعیت اقتصادی مطلوبی برخوردار نبود. لذا محمد بر اثر این سرنوشت و عدم وجود تحصیلات رایگان و حمایتی دوران طاغوت مجبور به ترک تحصیل شد . اما کمک به معیشت خانواده و همراه پدر بودن افتخار محمد بود ولی در کنارش به کارگری هم روی می آورد تا یار و یاور خانواده باشد . و لذا می بینیم پدر گرامیش می گوید : « خیلی به او بدهکار بودم نه بدهکاری مادی بلکه بدهکاری اخلاقی و وجدانی . همیشه به من می گفت پدر جان اگر بزرگ شوم سعی می کنم با تلاش و کوششم زندگی ساده برای خانواده ام تشکیل دهم و شما را از این وضعیت نامناسب نجات دهم. او در مدت نوجوانی اش به من کمک کرد هرگز نشد با اخم به من نگاه کند همیشه می گفت مبادا غصه مال دنیا را بخورید می گفت : «پدر جان ، توکلت به خدا باشد دارایی هیچ ارزشی ندارد ».
باری این فرزند عزیز ایران اسلامی با فرارسیدن سن قانونی خود را به ارتش جمهوری اسلامی معرفی نمود و در کسوت سربازی در راه دفاع از مرز و بوم و حیثیت کشور اسلامی مان کوشید. او وظیفه اش را در این راه به خوبی ایفاء نمود اما رسیدگی به وظیفه خانواده اش را هم فراموش نکرده بود. به قول پدر بزرگوارش « هر وقت به مرخصی می آمد به جای استراحت به صحرا می آمد و در کنار من مشغول کار کشاورزی می شد. »
سرانجام روح محمد در این عالم طاقت نیاورد و در منطقه زبیدات عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن به فوز عظمای شهادت نائل آمد. پیکر پاک محمد در زادگاه سکنی گزیده است .