نامش لرزه براندام دشمن مي انداخت/ شهيد احمدبافكار
شهید احمد بافکار
شهید
احمد بافکار اول مهر ماه سال 1347 در روستای دره وران از توابع شهرستان مریوان درمیان
خانواده ای متدین و کشاورز در دامان مادرش آمنه چشم به جهان گشود .پدرش فتاح نام
داشت که در سال 1353 در حالیکه احمد 6 سال بیشتر نداشت دار فانی را وداع گفت و
احمد ماند و درد و رنج بی پدری و دو راهی انتخاب مکتب و مدرسه یا امرار معاش و
سرپرستی خانواده.با وجود سن کمش به دلیل فقر مالی و نبود پدر راهی جز این نداشت که
به درس و مدرسه پشت کند و سرپرستی خواهر و برادرش را برعهده بگیرد و از همان اوایل
کودکی به کار و کشاورزی مشغول شود و با رنج و سختی روزگار دست و پنجه نرم کند.
احمد انسانی فداکار ، اهل گذشت و مردانگی ، با دیانت و صادق بود و همه مردم دیارش او
را با این صفات حسنه می شناختند .
دوران کودکی احمد مصادف بود با زمانی که ملت ما از تمام آزادیها محروم بود و کشور استقلال نداشت و ملت از ظلم و ستم به ستوه آمده بود با این وجودملت قهرمان ما با دستهای خالی ، اما قلوبی سرشار از ایمان به رهبری فرزانه امام خمینی (ره) در مقابل دژخیمان و جلادان ایستادند ، و با مقاومت خود حماسه ای بی نظیر را خلق کردند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، به مسلک راهیان طریقت روشنایی در آمد و علی رغم حضور گسترده عناصر ضدانقلاب در منطقه به مخالفت با آنان برخاست و در این راه متحمل صدمات زیادی گردید .با آغاز پاکسازی منطقه مریوان ، عاشقانه در تاریخ 18/10/ 1359 به صف پولادین پیشمرگان مسلمان کُرد پیوست و خالق حماسه های فراوانی شد .شهامت و رزم بی امان احمد در بین همرزمانش مشهور بود و او را به عنوان پیشمرگی نیک نفس و با شهامت می شناختند .
نام شهید احمد لرزه بر اندام دشمن می انداخت و ضدانقلاب از مقابله با او در میدان رزم ناتوان بود.به واسطه همین خصوصیات منحصر به فردش بود که به فرماندهی دسته منصوب شد .
سرانجام در مورخه 12/10/1363 حین حضور در روستای عصر آباد برای انجام مأموریت،متوجه حضور عناصر ضد انقلاب در داخل روستا می شود اما جسورانه و دلاورانه روستا را ترک نمی کند و برای بیرون راندنشان از روستا دست به سلاح می شود و در یک درگیری جانانه و نترسانه بر اثر اصابت گلوله به کمر و پاها مردانه جام شهادت را سر کشید و آسمانی شد .
پیکر پاک و مزار مطهرش در گلزار شهدای مریوان واقع می باشد.