شور واشتياق رفتن به جبهه/ شهيد جليل سركاني
شهید جلیل سرکانی
شهید معظم جلیل سرکانی در تاریخ سوم
مهرماه سال یکهزار و سیصد و چهل و نه در روستای بهرام آباد از توابع شهرستان بیجار
دیده به جهان گشود. پدرش حسن و مادرش قدم خیر نام داشت.
پس از از پایان دورهی طفولیت وارد مدرسه شد و تحصیلات ابتدایی را به پایان رسانید.
نبود مدرسهی راهنمایی در بهرام آباد، جلیل را از ادامهی تحصیل بازداشت و پس از آن در کنار پدر به کشاورزی پرداخت. بسیار با محبت و اهل دل بود و در انجام واجبات بر اهل خانه سبقت میگرفت.
وقتی جنگ تحمیلی
عراق علیه ایران آغاز شد فقط ده سال داشت. با این وجود حضور در برنامههای مسجد و
دیدن رزمندههایی که با خود گذشتگی از کشورشان دفاع می کردند شوق حضور در جبهه را
در دلش کاشت.
هنوز به سن سربازی نرسیده بود که یک روز صبح وقتی همراه خانواده
مشغول خوردن صبحانه بود شور و شوق چند ساله اش را برای رفتن به جبهه بروز داد و با
نهایت سادگی ابتدا سعی در راضی کردن پدرش داشت. گفت می خواهم به سربازی بروم. اما
او هنوز چهار سال تا سرباز شدن فاصله داشت و برای همین با رفتن او مخالفت کرد.
جلیل تصمیم اش را گرفته بود شناسنامهاش را از مادرش گرفت و با اصرار پدرش را راضی کرد. وقتی می خواست برود خواهرهایش سعی کردند جلویش را بگیرند اما او بر تصمصیم خود پافشاری کرد و رفت.
در سال یکهزار و سیصد و شصت و چهار از طریق سپاه به جبههی جنوب اعزام شد و در پنجم دی ماه همان سال در منطقهی شرهانی در اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن بدرجه رفیع شهادت رسید. پیکر مطهرش در گلزار مطهر شهدای بیجار به خاک سپرده شده است.