سه‌شنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۵۱
ساعت چهار صبح بود که پدرم سفارش ما را به مادرم کرد و پیشانی مرا بوسید و رفت. نه تنها غروب بلکه فردای آن روزهم نیامد. نگران شدیم و به محل کارش رفتیم گفتند اصلا سرکارش نیامده است...
نويد شاهد كردستان:


شهیم معظم فتح الله محمدی چشمه منتش

فرزند محمد امین ولادت ۲۰ ̷ ۶ ̷ ۱۳۳۷

محل ولادت روستای قلقله دهگلان

شغل گارکر روز مزد ادارۀ راه

تاریخ شهادت ۵ ̷ ۷ ̷ ۱۳۶۲ محل شهادت روستای برده زرده مریوان

نحوۀ شهادت اسارت و تیر باران

محل دفن گلزار شهدا بهشت محمدی سنندج

پدر ومادرش محمد امین و معصومه ساکن روستای قلقله دهگلان بودند. در حد خواندن و نوشتن درس خواند. در این دوره پدرش به عنوان راننده به استخدام ادارۀ راه و ترابری در آمد. فتح الله نیز پس از چند سال کار و زحمت به عنوان کارگر روزمزد در ادارۀ راه و ترابری مشغول به کار گردید. وی سال ۱۳۵۸ ازدواج نمودکه حاصل آن دو فرزند دخترمی باشد. پاییز ۱۳۶۲ در اطراف مریوان توسط ضدانقلاب دستگیر و تیرباران شد.

پدرم را ربودند

رابطۀ عاطفی شدیدی با پدرم داشتم و تحمل دوری اش برایم خیلی سخت بود. آن روز صبح باران و رعد و برق شدیدی بود. خودم را به خواب زده بودم. ساعت چهار صبح بود که پدرم سفارش ما را به مادرم کرد و پیشانی مرا بوسید و رفت. نه تنها غروب بلکه فردای آن روزهم نیامد. نگران شدیم و به محل کارش رفتیم گفتند اصلا سرکارش نیامده است. من تمام مدت گریه می کردم و چیزی نمی خوردم. بالاخره خبر رسید ماشینی که پدرم را سوار کرده همه ضدانقلاب بوده و پدرم را ربوده بودند. پس از مدتی هم خبر شهادتش رسید که بی رحمانه توسط ضدانقلاب تیر باران شده بود.

از خاطرات خانم مرضیه محمدی چشمه منتش، فرزند شهید


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده