انگار به عروسی می رفت/شهید محمد شریف رحیمی ملکشان
شهید معظم محمد شریف رحیمی ملکشان
فرزند
محمد
ولادت
۹ ̷ ۵ ̷ ۱۳۴۷
محل ولادت روستای
ملکشان علیا سنندج
شغل
پاسدار وظیفه
تاریخ شهادت ۱ ̷ ۶ ̷ ۱۳۶۶
محل شهادت روستای
گلین ژاورود سنندج
نحوۀ شهادت درگیری با
ضدانقلاب- اصابت گلوله
محل دفن روستای ملکشان علیا سنندج
در خانۀ محقر اما باصفای محمد و ماه گلی و در روستای ملکشان علیا سنندج متولد شد. توانست تا پایان دورۀ تحصیلات ابتدایی در روستا درس بخواند و از آن به بعد، ضعف قوۀ مالی خانواده او را وادار به ترک تحصیل و کار کردن نمود. در شهرسنندج و دریک کارگاه نقاشی اتوموبیل به کارپرداخت واستادکارماهری شد. با رسیدن به سن خدمت سربازی داوطلب خدمت گردید و به عنوان پاسدار وظیفه در چندین عملیات پاکسازی منطقه از لوث وجود ضدانقلاب، در منطقۀ روستای گلین ژاورود سنندج هدف اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.
انگار به عروسی می رفت
برادرم شریف همانند ستونی محکم درخانوادۀ ماعمل می کرد. او تا کلاس پنجم ابتدایی درس خواند و دیگر ادامه نداد چون از نظر مالی وضعیت درستی نداشتیم. داشت خودش را فدای ما می کرد. قبل از خدمت در کارگاه نقاشی ماشین کار می کرد و دستمزد خودش را برای ما خرج می کرد. یکی ازدوستان نزدیکش که فامیل خودمان هم هست، هم رزم برادرم بود. در مجلس ختم برادرم در میان مردم می گفت : من الان هم باورم نمی شود رزمنده ای که به او خبر بدهند به تعداد زیادی ضدانقلاب در فلان منطقه است و بعد برای درگیری با آن ها حرکت کند اما کوچکترین اثری از ترس نداشته باشد. من لحضۀ آخر از مقابل آن ها داشتم با ماشین برمی گشتم. یک لحظه محمد شریف را دیدم که برایم دست تکان داد و می خندید. انگار داشت بجای درگیری و شهادت به عروسی می رفت. در آخرین لحظات صورت محمد شریف را نورانی و باخنده دیدم.
از خاطرات آقای محمد رشید رحیمی ملکشان، برادر شهید