نگاهي كوتاه به زندگي شهید محمد وکیلی
فرزند:.................. حسین
ولادت:................ 1/2/1330
شهادت:.............. 30/5/1361
محل شهادت:..... منطقه سقز
نحوه شهادت:..... درگیری با ضد انقلاب
محل دفن:........... گلزار شهدای سقز
در عنفوان جوانی به
همراه خانواده زادگاهش روستای قشلاق صالح بیک را ترک کرد و به شهرستان سقز نقل
مکان نمودند اگر چه پدرش از وضع مالی بسیار ضعیفی برخوردار بود ولی با توکل به
ایزد منان به آینده امید داشت و بر این باور بود که دنیا مزرعه آخرت است و با
اعتقاد راسخ در انجام فرایض دینی می کوشید.
با مهاجرت به شهر سقز در سال 1347 پدرش به عنوان خادم یکی از مساجد شهر و محمد نوجوان هیفده ساله در یک مغازه کبابی مشغول به کار شدند سال 1355 بعد از انجام دو سال خدمت نظام وظیفه به امر مقدس ازدواج اهتمام ورزید و دخترش گلاویژ در شهریور ماه سال 1356 دیده به جهان گشود گلاویژ یک سال داشت که انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) رنگ و بوی تازه به خود گرفت و طولی نکشید تظاهرات مردمی در همان سال تمام کشور را در بر گرفت و محمد وکیلی نیز پا به پای سایر مردم انقلابی در راهپیماییها و تظاهرات مردمی علیه حکومت ستم شاهی شرکت میکرد چند ماه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ورشکستههای سیاسی و گروهکهای ضد انقلاب و وابستگان به رژیم طاغوت و افرادی که سابقه جنایت و ظلم در حق مردم را داشتند در بعضی از استانهای کشور از جمله کردستان با تبلیغات عوام فریبانه اجتماع کرده بودند و با ایجاد رعب و وحشت در بین مردم در برابر حکومت نوپای اسلامی صف آرایی نمودند و با حضور نامشروع خود سالها کردستان را از رشد و توسعه متوازن با سایر استانها عقب نگاه داشتند و کاری کردند تا سالها دیگران به این استان نگاه امنیتی داشته باشند. با بازپس گیری شهرهای کردستان از دست مزدوران ضد انقلاب و استقرار رزمندگان سپاه اسلام در منطقه امنیت به دست فرزندان این استان پایدار گردید و محمد وکیلی هم در همان سالها به عنوان پیشمرگ مسلمان کرد به صف سپاهیان اسلام درآمد و برای پاکسازی کردستان و تامین امنیت آن سلاح به دوش گرفت و پس از ماهها ایثار و فداکاری در مرداد ماه سال 1361 در حالی که از ولادت پسرش صلاح الدین کمتر از یک سال میگذشت در مصاف با دشمن و برای اسلام جان را در طبق اخلاص نهاد و با مرگ سُرخ و شهادت در راه خدا در درگیری حوالی روستای ترجان سقز روح بلندش به آسمانها پر کشید