نگاهي به زندگي شهيد سيد بهاالدين قصري
فرزند:.................. سید محمود
ولادت:................ 1/1/1333
شهادت:.............. 25/4/1361
محل شهادت:..... سقز
نحوه شهادت:..... درگیری با ضد انقلاب
محل دفن:........... گلزار شهدای سقز
همواره ذکر خدا را بر
لب داشت و هیچگاه از ذکر نام و یاد خدا غافل نبود در انجام فرایض دینی بسیار مقید
بودند در سخت ترین شرایط نماز را اول وقت اقامه میکرد.
شجاعت و جسارت بالای او در منطقه زبانزد همه بود، در کودکی در حد خواندن و نوشتن درس خوانده بود و تا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در همان زادگاهش روستای گومهای از توابع بخش اوباتو دیواندره به کار کشاورزی میپرداخت. سال 1352 توسط حوزه نظام وظیفه به عنوان مشمول مازاد از خدمت سربازی معاف گردید و در همان سالها با دختر عموی خویش ازدواج نمود با پیروزی انقلاب شکوهمند ایران اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) در اردیبهشت ماه سال 1358 بحث لیاقت و شایستگی به عنوان جوانمرد در ژاندارمری سقز مشغول به کار شد و در منطقه ایرانخواه در کنار نیروهای ژاندارم که در آن زمان نظم و امنیت روستاها را عهدهدار بودند به فعالیت پرداخت با شکل گیری گروهای ضد انقلاب در کردستان توسط عوامل ضد انقلاب به بهانههای واهی و به جرم وابستگی به رژیم نوپای اسلامی وی را دستگیر نمودند و پس از چند روز اسارت به علت اعتراضات مردمی مجبور شدند وی را آزاد نمایند.
ضد انقلاب با حضور نامشروع خود در منطقه امنیت را از خانواده نیروهای انقلابی سلب کرده بودند. به همین دلیل مجبور به مهاجرت شد با تاسیس سازمان پیشمرگان مسلمان کرد شاخه تیلکو از توابع شهر سقز در اوایل سال 1361 به عضویت این سازمان درآمد و برای مقابله با ضد انقلاب و پاکسازی مناطق آلوده از لوث مزدوران وابسته به نظام سلطه در صف رزمندگان سپاه اسلام قرار گرفت با ایمان راسخ و شجاعت و وصف ناپذیر به مصاف دشمن می رفت و در مدت کوتاه خدمتش در سازمان سه بار مجروح گردید و افتخار جانبازی را نصیب شد.
یکی از همرزمانش نقل میکند: هرگاه یکی از همرزمان به شهادت میرسید سید بهاالدین بر بالین او حاضر میشد و میگفت خوشا به حالت که در راه خدا و برای خدمت به مردم به شهادت رسیدی و از خدا طلب شهادت مینمود و سرانجام در حالی که از عملیات و درگیری با اشرار مسلح و ضد انقلاب پیروزمند به سوی شهر بازمیگشتند بر اثر کمین ضد انقلاب در حوالی شهر در محلهی " نشمیلان" شدیداً مجروح و پس از انتقال به شهر تبریز در بیمارستان به آرزوی دیرینهاش دست یافت.