شهید لطیف رحمانی در يك نگاه
فرزند:.................. علی
ولادت:................ 20/8/1347
شهادت:.............. 23/4/1366
محل شهادت:..... روستای ولی آباد
نحوهی شهادت:. درگیری با ضد انقلاب
محل دفن:........... روستای ولی آباد بانه
در خانوادهی کشاورز
متولد شد چندین خواهر و برادر بودند و زندگی سادهای داشتند با همه کاستیها در
کنار هم با روحیهی قناعت میساختند و راضی به رضای خدا بودند.
لطیف از روزی که
پایگاه سپاه در روستا استقرار پیدا کرد او به عنوان پیشمرگ مسلمان کرد به صف
رزمندگان سپاه اسلام پیوست و در همان پایگاه روستا فعالیت خود را شروع نمود
در
دوران کودکی تحصیلات ابتدائی را در دبستان قدیمی روستا آموخته بود و در کنار کار
کشاورزی به شغل رانندگی نیز اشتغال داشت مدت زیادی نبود که ازدواج نموده بود و
هنوز دارای فرزند نشده بودند که بر اثر حمله گروهکهای ضد انقلاب به پایگاه پس از
ساعتها مقاومت شربت شهادت را نوشید.
همسرش خاتون معروفی نقل می کرد: چند شب قبل خواب دیدم و در عالم رؤیا همسرم را در آتش انداخته بودند ولی او در میان آتش به من لبخند میزد شب حادثه ساعتهای ده شب بود صدای گلوله سکوت ده را درهم شکست سراسیمه از خانه بیرون آمدم و برای کمک خواهی به خانه همسایه سر زدم ولی کمکی از کسی ساخته نبود بعد از دو ساعت درگیری به پایان رسید و گروهکها منطقه را ترک کردند به همراه مردم خود را به پایگاه رساندیم چند نفر از رزمندگان زخمی شده بودند همسرم آن شب خدمه تیر بار بود دیدم بر اثر اصابت تیر به شهادت رسیده و همان گونه که خواب دیده بودم سنگرش در آتش میسوخت و او در کنار سنگر آرام گرفته بود.