دو خاطره از مظلومیت شهيد عمر علي قادر

چند روز قبل از حادثه 15 خرداد تأکید می کرد که حتماًمنزل را خانه تکانی کنید و می گفت باید خانه کاملاً تمیز باشد. با تمام توان در کار خانه تکانی به ما کمک کرد،انگار به او الهام شده بود که در آینده نزدیک مهمان دارد و انتظار می کشید .

خانه را کاملاً تمیز کردیم و همه چیز مرتب بود که پرکشید و ما را تنها گذاشت.[1]

سال 1946 میلادی مصادف با 1325 هجری شمسی میان خانواده مذهبی ،در روستای چوار از توابع شهر سلیمانیه عراق دیده به جهان گشود. با رسیدن به سن تحصیل علم و دانش ،تا پایه ششم ابتدائی در عراق تحصیل علم کرد.

سابقه مبارزه با رژیم بعث عراق را داشت و سالها بود که در کردستان عراق علیه رژیم بعث فعالیت می کرد. در جوانی با یکی از بستگانش در ایران ازدواج نمود و در کردستان عراق ساکن شد.

حاصل زندگی مشترکشان 9 فرزند بود.با پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان پیشمرگ مسلمان کُرد عراق تابع مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق لباس رزم به تن کرد و در صف رزمندگان سپاه اسلام علیه رژیم بعث عراق و گروهکهای ضد انقلاب مشغول مبارزه شد.

بارها با شرکت در عملیات و درگیری های مختلف تا مرز شهادت جانفشانی نمود و برای شهادت در راه اسلام خود را مهیّا کرده بود، سرانجام در حالی که کفن به تن داشت مظلومانه به همراه جمع کثیری از مردم بی دفاع شهر مرزی بانه که عاشقانه با زبان روزه در پارک شهر اجتماع کرده بودند تا یاد شهیدان 15 خرداد سال 1342 را گرامی بدارند، به شهادت رسید و به پاداش سالها ایثار و از خود گذشتگی دست یافت. [2]