زندگينامه و فرازي از وصيتنامه شهيد ولي الله توكلي دانش
نويد شاهد كردستان:شهيد ولي الله توكلي دانش (1361ـ1332)
شهيد "ولي الله توكلي دانش" فرزند
"ابراهيم و حبيبه" در روز چهارم آذر ماه سال يك هزار و سيصدو سي و دو و
در دامان خانواده‌اي متدين و مزين از زينت گرانمايه‌ي عشق و عاطفه‌ي اهل بيت عصمت
و طهارت (ع) در "ده گمي" قلعه چون خورشيدي فروزان تابيدن گرفت و با
درخشش انوار فروزنده‌ي قدومش فضاي خانه به نور نيت و شادابي گراييد.
شهيد توكلي
همراه با تحصيلات عمومي مدتي به مكتب قرآن رفت تا اين كه خود قرآن را آموخت و جلسه‌ي
قرآن تشكيل داد و افراد روستا را تحت آموزش خود قرار داد. بعد از آن به همدان رفت
و به مدت چهار سال در آنجا مشغول قاليبافي جهت امرار و معاش خانواده خود شد سپس به
قروه مهاجرت نمود. ولي الله پس از پيروزي انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني (ره)
با عشق و علاقه‌اي كه به دفاع از كيان اسلامي داشت به عضويت رسمي سبزپوشان سپاه
اسلام درآمد.
اين سرباز برومند انقلاب بعد از سه سال خدمت خالصانه و صادقانه و ايثار و جهاد در راستاي تحقق ارزش‌هاي اصيل اسلام در منطقه‌ي بوكان در شانزدهمين روز از فروردين ماه سال 1361 در درگيري با عوامل ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله‌ي آن مزدوران استكبار با مدال سرخ شهادت در سكوي متعالي ايثار و از خودگذشتگي ايستاد.
مزار مطهر اين شهيد گرانقدر در گلزار شهداي قروه زيارتگاه عاشقان شهادت واقع است.
از شهيد توكلي دانش يك فرزند پسر و يك فرزند دختر به يادگار مانده است.
شهيد توكلي دانش آدمي باتقوا و پرهيزگار بود. و از كودكي به مسائل ديني علاقمند بود. خيلي مهربان و دلسوز بود و هيچ‌گاه تندخويي از او مشاهده نشد. اخلاق حسنه‌اي داشت كه نشأت گرفته از اخلاق نبوي (ص) بود.
فرازي از وصيتنامه شهيد توكلي دانش:
به وصي خود پدرم مشهدي ابراهيم توكلي برسد، عمداً انجام بدهد اول عرض من اين است بدهكارم و آنها را بدهد به پسر عمويم نادعلي 600 تومان بدهكارم و بعد از آن محمد رستمي را راضي كنيد بعد عرضم اين است كه اگر حقوقم را سپاه تمام داد پدر خود حق دارد كه ماهي 500 تومان از حقوقم را بردارد. باقي مانده آن پول را به زنم و بچه‌هايم مي‌رسد. پدرم كه وصي خودم است بايد يك خانه تهيه كند براي زن و بچه من و بعد از من اختيار خود زنم است.
"من از تمام برادران پاسدار و از تمام مردم ايران مي‌خواهم كه پيرو خط امام باشند و بعد عرض بنده اين است برادرانم من را ببخشند."
