نگاهي به زندگي شهيد محمدصالح آیین
فرزند:.... عبدالله
ولادت:.... 10/6/1322
شهادت:... 11/1/136
محل شهادت:.. منطقه سقز
نحوه شهادت:. انفجار مین کاشته شده توسط ضد انقلاب
محل دفن:........... گلزار شهدای سقز
در پاسداری از ارزشهای انقلاب اسلامی و دفاع از میهن اسلامی اهل مسامحه نبود زمانی که ضد انقلاب برای ودار نمودن او به تسلیم و همراهی با آنان خانوادهای او را به اسارت برده بودند برای رضای خدا صبر را پیشه کرد و خم به ابرو نیاورد و با استقامت و کمک سایر رزمندگان سپاه اسلام عرصه را بر ضد انقلاب تنگ کردند و با آزاد کردن اهل خانه، ضد انقلاب در رسیدن به اهداف شوم و غیر انسانیاش ناکام ماند
وی در یکی از روستاهای شهر سقز بنام خورخوره میان خانوادهی متدین متولد شد با سپری شدن ایام طفولیت در همان روستا برای یادگیری علم و دنش ثبتنام گردید و تحصیلات ابتدایی را با موفقیت پشت سر نهاد و در کنار تحصیل علم در مدرسه، نزد روحانی روستا، با قرآن کریم نیز آشنا گردید و به اصطلاح آن روزها قرآن را ختم نمود و علاوه بر روان خوانی قرآن تعدادی از آیات قرآن را نیز در همان کودکی حفظ کرده بود و در خیلی از مواقع این آیات نورانی را با خود زمزمه میکرد و دل و جان را جلا میبخشید بعد از اتمام مقطع ابتدایی از ادامه تحصیل بازماند و دوشادوش پدر و سایر اعضای خانواده در مزرعه مشغول به کار شد و در سال 1344 از خدمت نظام وظیفه دوره صلح معاف گردید و سه سال بعد به امر مقدس ازدواج اهتمام ورزید در آن سالها و علاوه بر کار کشاورزی به کار خرید و فروش لوازم برقی از جمله ضبط صوت که تازه به صورت وفور وارد باز شده بود نیز میپرداخت و از این طریق امرار معاش میکرد
سال 1353 به عنوان جوانمرد در ارتش مشغول به فعالیت شد و برای انجام وظیفه و حراست و پاسداری از مرزهای کشور به یکی از پاسگاهها مرزی استان کردستان اعزام گردید و پس از مدتی فعالیت در ارتش در اعتراض به فرمانده پاسگاه که به اذیت و آزار مردم، خصوصاً مردمان فقیری که در روستاهای مرزی سکوت داشتند با وی درگیر شد و در نتیجه پس از مجروح کردن فرمانده، پاسگاه را ترک و به روستاهای منطقه سردشت گریخت و مدتی زندگی پنهانی داشت. در نهایت پس از گذشت چند ماه از ماجرای درگیری با فرمانده پاسگاه، توسط ساوک دستگیر و او را به زندان محکوم نمودند و بعد از رهایی از زندان از ساواک از کار در ارتش کنارهگیری کرد و به زندگی عادی خود ادامه داد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) متعاقب آن و پیدایش احزاب مخالف که همگی مزدور دشمن بودند و برای سرنگونی نظام نو پای اسلامی مسلحانه در مقابل انقلاب صف آرایی کرده بودند در سال 1360 به عنوان پیشمرگ مسلمان کرد سلاح به دوش گرفت و به خیل رزمندگان سپاه اسلام درآمد در شرایطی که حتی خانواده رزمندگان پیشمرگ در خانههایشان امنیت نداشتند و کسی که عضویت در سازمان پیشمرگان مسلمان کرد را پیدا میکرد همه اعضای خانواده و نزدیکانشان درمعرض خطر ضد انقلاب قرار میگرفتند در مدت کمتر از یک سال حضور در سپاه بارها مود تهدید ضد انقلاب قرار گرفتند تا جایی که تمامی اهل خانوادهاش را به گروگان بردند و پدرش هم با وجود کهولت سن در اسارت مورد اذیت و آزار فراوان قرار گرفت و خود نیز بارها در راه دفاع از اسلام و انقلاب تا مرز شهادت پیشرفت و سرانجام پس از ماهها مجاهدت و تلاش خستگی ناپذیر در فروردین ماه سال 1361 ساعت 10 صبح بر اثر انفجار مین کاشته شده توسط ضد انقلاب به شهادت رسید و جاودانه شد.
از این پیشمرگ جان بر کف سه فرزند دختر و سه پسر به یادگار مانده است.