مروري به زندگي شهيد زاهد ابراهیمی
فرزند:.................. شریف
ولادت:................ 2/10/1339
شهادت:.............. 1/12/1362
محل شهادت:..... منطقه سقز
نحوه شهادت:..... توسط ضد انقلاب
محل دفن:........... قبرستان عمومی کسنزان
در روستای کسنزان دیده به جهان گشود بعد از چهار سال تحصیل در مقطع ابتدائی به علت فقر و تنگدستی ترک تحصیل نمود و به کار کردن روی آورد و علاوه بر کار در عرصه کشاورزی و دامداری و گاهی بر روی تراکتور روستاهای همجوار و شهرهای دور و نزدیک سفر می کرد تا رفاه نسبی را برای خانواده فراهم نماید در انجام فرایض دینی کوشا بود و از همان سن کودکی دست در دست پدر در مسجد روستا حضور پیدا میکرد در دستگیری از نیازمندان غافل نبود و بویژه به اقوام نیازمند کمک می کرد.
پاییز سال 1361 به عضویت پیشمرگان مسلمان کرد درآمد و در همان پایگاه روستای زادگاهش فعالیت خود را آغاز نمود پایگاه روستا امنیت مردم را با کمک خود مردم تامین می کرد و مردم پایگاه نظامی سپاه را از آن خود میدانستند و خوب میدانستند بدون حضور رزمندگان سپاه اسلام امکان ادامه زندگی در روستا وجود ندارد و خیلی ها در آن سال از خانه و کاشانه خویش آواره شدند و به شهرها نقل مکان کردند.
اسفند سال 1362 قریب به دو سال از عضویت زاهد ابراهیمی که به عنوان پیشمرگ جان بر کف سلاح بر دوش گرفته بود می گذشت و از اینکه توانسته بود در لباس رزم در تامین امنیت ساکنین روستا ایفای نقش کند خوشحال بود که در پاکسازی روستا سماقلو سقز با تنی مجروح به اسارت گروهک های ضد انقلاب درآمد و مظلومانه در اسارت به شهادت رسید.
مادر شهید نقل می کرد:
چند روز قبل از شهادت در عالم رویا بر پشت بام خانه کبوتری را به خواب دیدم که مجروح شده بود و فردی مسلح که شکل و شمایل گروهکها را داشت آمد با عصبانیت کبوتر مجروح را با خود برد و من از شدت ناراحتی از خواب بیدار شدم طولی نکشید به همان گونه که در خواب دیده بودم ضد انقلاب فرزندم را با تنی مجروح دستگیر کردند و در کمال مظلومیت او را شهید کردند.