تاملي در زندگي نامه شهيد محمد رضايي

فرزند:.................. شمس الله

ولادت:................ 13/11/1316

شهادت:.............. 30/10/1361

محل شهادت:..... منطقه سقز

نحوه‌ی شهادت:. درگیری با ضد انقلاب

محل دفن:........... روستای یازی بلاغی

برف همه جا را فرا گرفته بود سرمای استخوان سوز منطقه عرصه را بر همه تنگ کرده بود مدت زیادی نبود مردمان خوب روستای یازی بلاغی سلاح برداشته بودند تا به عنوان پیشمرگ مسلمان از نظام نوپای اسلامی و عزت و امنیت روستا دفاع کنند. خیلی از روستاهای کردستان محل تاخت و تاز ضد انقلاب بود و با حضور نامشروع خود آسایش و امنیت را از مردم سلب کرده بودند و به نام خدمت به خلق کرد در حق مردم ستمدیده کرد جفا می‌کردند محمد رضایی کشاورز بود تمام عمر را در زادگاهش روستای یازی بلاغی پشت سر نهاده بود.

در کنار کار کشاورزی به کار نجاری هم اشتغال داشت؛ اگرچه در حد خواندن و نوشتن سواد داشت اما از آگاهی بسیار بالایی برخوردار بود در انجام فرایض دینی کوشا و دیگران را نیز به انجام واجبات تشویق می‌کرد.

ماه مبارک رمضان که از راه می‌رسید محمد رضایی بود که در نیمه‌های شب بر طبل می‌کوبید و با خواندن اشعار مذهبی اهالی روستا را برای گرفتن روزه ماه رمضان بیدار می‌کرد. بعد از دو سال خدمت سربازی در همان روستا با دختر مورد علاقش ازدواج کرد و ثمره زندگیش دو فرزند پسر و دو دختر بود. دختر خردسالش شش ماه داشت که با وضو از اهل خانه خداحافظی کرد و راهی میدان نبرد شد در زمستانی سرد در میان برف انبوهی که بر زمین‌ جا خوش کرده بود با عشق به استقبال شهادت رفت تا به دشمنان ثابت کند ملتی که شهادت دارد اسارت ندارد و مرگ سرخ در راه خدا برای آنان زندگی ابدی است و با استقبال از مرگ آگاهانه که همانا شهادت در راه خداست باید با وضو به میدان کارزار رفت و بدینسان نام او هم در لیست شهدای پیشمرگ مسلمان کرد قرار گرفت.