نگاهي كوتاه به زندگي شهيد شوذب عزيزي
در روستای «کلتپه طغامین» از توابع بخش مرکزی، دهستان «سیاهمنصور» پا به عرصهی گیتی نهاد. روز دوم خرداد ماه سال یک هزار و سیصد و چهل و یک خانهی محقّر و با صفای «عباس» و خانم «بلقیس محمدی» حال وهواي خاصّ خود را داشت. چون فرزندی پسر به جمع خانواده پیوسته بود. با شور و شعف زائدالوصفی کودک نو رسیده را شوذب نام نهادند.
شوذب در کانون گرم خانواده و در دامان مادری دلسوز و تحت سرپرستی پدری سختکوش رشد و نمو یافت و برای یادگیری علم و دانش در دبستان قدیمی روستا ثبتنام گردید. فقر و تنگدستی در کنار محرومیّتها آموزشی دست به دست هم دادند تا وی نتواند بیش از سه سال در پشت میز کلاس درس حضور پیدا کند و با سن و سال کم در کنار پدر به شغل کشاورزی و دامداری پرداخت.
نوجوانی بیش نبود که با اتمام فصل کار کشاورزی راهی تهران میشد و با کار کردن در رستورانها و مهمانسراها میکوشید تا در حد توان گرهگشای زندگی پدر باشد.
با روزهای اوجگیری انقلاب اسلامی در کنار مردم پایتخت در تظاهرات مردمی علیه حکومت طاغوتی حضور مییافت و با آرمانهای والای امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی آشنا گردید.
سال یک هزار و سیصد و پنجاه و نه با عشق و علاقهی وافر در خدمت به اسلام و نظام نوپای اسلامی لباس رزم پوشید و در صف سبزپوشان سپاه اسلام قرار گرفت و یک سال بیشتر از حضورش در سپاه نمیگذشت که در مصاف با ضدّ انقلاب در روستای «خوشمقام» از توابع شهرستان بیجار شربت گوارای شهادت را نوشید و بیست و نهم آذر ماه سال یک هزار و سیصد و شصت در عنفوان جوانی به آرزویش که همانا شهادت در راه خدا بود دست یافت. و پیکر پاک او در قبرستان عمومی زادگاهش به خاک سپرده شد.