درنگي در وصيت نامه شهيد درخشش دهقاني
در عرض چند روزى اين خاطره ها رانوشتم و گفتم مبادا اجل مهلت ندهد اگر عمر باقى ماند وصيتنامه حسابى نوشته به چاپ مى رسانم اين را بدانيد دنيا فانى و وفاى ندارد نيكى و بدى ثمره هر دو جهانست پدر عزيز و مادر مهربان اين را بدانيد هر روز عاشورا و ايران كربلا است هر جا كه شهيد افتاد همانجا آرامگاه اوست فكرهاى بيهوده به خود راه ندهيد. و شما والدين محترم هم ادامه دهنده راه شهدا باشيد قدمى يا قلمى يا درهمى . و برادرانم يكى پس از ديگرى ادامه دهنده راه انقلابباشند تا اينكه به برادر خود ملحق شوند .
درود خدا به روان پاك سرور شهيدان حسين مظلوم ، حسين جان شبها خواب مى بينم به ياد پر پر شدن جوانان كربلا مى افتم اشك چشم مهلت نمى دهد .اگرفرياد رس است وديگر بس است .
هنگام مرگ مبادا زبانم ياراى اشهد را نباشد (اشهد ان لا الله الا الله )
رجالكه بمردند زنده در گفتندكه هر كه مرد شد آسوده زنده در سختى است هيجده سال اى پدر ومادر مهربان براى من زحمت كشيده ايد خاطره هاى جبران ناپذير شما والدين نمى رود از ياد ومرا متقى وپرهيزگار تحويل جامعه داده ايد اگر عمرى باقى ماند واز شر ديو سيرتان جهانخوار نجات يافتم من هم آنچه از دستم بر آيد به جامعه در راه انقلاب واسلام انجام وظيفه مى نمايم در غير اين صورت اگر به شهادت رسيدم وبا خون خود شجره طييه انقلاب را آبيارى كرده ام وهم در مقابل زحمات پدر ومادر كه مهر محبت شماها در قلب من اثر گذاشته در عوض زحمات جبران ناپذير پدر ناتوان ومادر هميشه خسته در كنار گهواره من يك نهال صبر كاشتهام كه ثمره آن شكر به درگاه بارى تعالى است ولى برمن عيان است چه حاجتبه بيان است .
زنده نمانم من وبماند اين يادگار نظم وخط وعكس من بعكس من پايدار
خون شهيدان ما بر شجر انقلاب رشد دهدتا شود دين مبين برقرار
شود موثر فنا ولى بماند اثر اين چه معما بودتفوبر اين روزگار.
هنگام آن رسيده كه هر توانائى بپا خيزد و از يار و آشنا حليت و پوزش و تقصير گذشته را بخواهد .
وپدرومادروخواهروبرادر خود را قبل از مرگ خويش داغ ديده هارا وداع كند چراكه وطن وزادگاه آباواجدادى ما در محاصره خصم است بايد دفاع كرد وجب به وجب بايد باخون شهدا ء دشمن را از خاك بيرون راند و درخت انقلاب را با خون جوانان وطن آبيارى كرد .
اى كاش مرگ شهادت مرا در آغوش مى كشيد كه شهادت چون محبت پدر و شير مادر شيرين تر است .
بهشت در دو جا نصيب آدم مى شود يكى در زير پاى مادر و ديگرى يوم شهادت كه درجلوگلوله گرم دشمن دست وپازنندآنوقت پدرومادردركجاهستندكه سرفرزندخوددردامن بگيرندبشارت بادشهيدان راقبل ازآنكه خبرشهادت رابهپدرومادربرسانندسرورشهيدان حسين بن على (ع )سرشهيدراروى زانوى مبارك خودمى گذاردچراكه شهيداحياءكننده روزعاشوراوزنده كننده دين وقرآن است .
پدر.مادرعزيزاگرشهادت نصيب من شدحلال كنيدچراموى سيه فام خودرادرراه
فرزندان خودچون شيرسفيدكرده ايدومن هم جزمخارج وزحمت دنيوى براى شمانداشتم كه جبران
كنم فقط عايدمن اين بودكه درصحراى پهناورخداى بى همتاكه به جزاوياورى نداشتم بناى رازونيازباخالق
خويش ورازنهان رادرصفحه كاغذآشكارنمايم وقلبم ازبراى پدرومادروبرادران وخواهران دورافتاده
فشرده شدوقطرات اشك بر چشمم جارى گويا مژده
به من رسيده .
پدر و مادر خود شما هاو اهل خانواده مى دانيد كه از اول عمرم بغير از يكتا پرستى راه ديگرى نپيموده و بر تمام اهل ابادى هم عيان است كه بغير از محبت آزارى نرسانده ام پس هر كسى حسابش پاك از خدا بى باك است . خداوند معصيتكاران را كيفر مى دهد و من هم گناهى برخود نمى بينم كه بترسم كه از مرگ بترسم . پدر و مادر اگر خبر شهادت مرا شنيديد ناراحتى به خود راه ندهيد چرا كه قرآن مى فرمايد شهيدان زنده اند بر حال آن كسى گريست كه از دنياى پنج روزه با بار سنگين و معصيت چشم از جهان فانى بر بندد.
باقى راز نهان در دل من پنهان است
باكى از خصم ندارم همره من قران است
اى خدا صبر عطا كن به پدر و مادر من بر برادر و عزيزان ودگر خواهر من .
پدر اندك راز نهانم را به وقت چند روزدر صحراى پهناور بانه و محور آن به عنوان وصيتنامه نوشته در ايام مرخصى در ميان كتابهاى بجاى مانده خود گذاشتم مى دانم بعد از شهادتم براى تسلى قلب آنطورى كه تشنه براى آب جستجو مى كند شما هم وصيتنامه جستجو خواهيد كرد و من هم با نبودن وقت در عرض چند روزى اين خاطره ها رانوشتم و گفتم مبادا اجل مهلت ندهد اگر عمر باقى ماند وصيتنامه حسابى نوشته به چاپ مى رسانم اين را بدانيد دنياى فانى وفايى ندارد. نيكى و بدى ثمره هر دو جهان است .
پدر عزيز . مادر مهربان اين را بدانيد هر روز عاشورا و ايران كربلا است هر جا شهيد كه افتاد همانجا آرامگاه او است فكرهاى بيهوده به خود راه ندهيد .