مروری بر زندگي شهيد عباس كرمي
شهيد عباس كرمي (1359ـ1328)
شهيد عباس كرمي فرزند "علي حسين و سكينه" در دهمين روز از مرداد ماه سال يك هزار و سيصد و بيست و هشت در دامان خانوادهاي مذهبي و مومن به احكام و موازين اسلامي در بخش سريشآباد شكفتن گرفت. او چند ماه قبل از تولد، پدرش را از دست داد. شهيد كرمي پس از پشت سر گذاشتن سنين طفوليت راهي مدرسه گرديد پس از تحصيلات عمومي به كشاورزي و رانندگي اشتغال ورزيد. عباس در همان اوايل تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي قروه به خيل سپاهيان اسلام پيوست و با افتخار در عملياتهاي مختلف عليه مزدوران استكبار در منطقه كردستان شركت جست و در راستاي تحقق اهداف و آرمانهاي انقلاب از هيچ كوششي فروگذار ننمود تا اينكه سرانجام پس از ماهها جهاد و مبارزه در پنجمين روز از شهريور ماه سال هزار و سيصد و پنجاه و نه در يك درگيري شديد با ضدانقلابيون در جاده موچش ـ كامياران بر اثر اصابت گلوله چون لالهاي سرخ در بوستان شهادت پرپر شد و درجوار دوستان شهيدش آرميدن گرفت. مدفن گرانقدرش در گلزار شهداي زادگاهش زيارتگاه مومنان و عارفان است. از شهيد كرمي چهار فرزند پسر و يك فرزند دختر به يادگار مانده است.
شهيد كرمي چهرهاي نوراني داشت و محاسن معنوي ايشان انسان را به ياد خدا ميانداخت. به افرادي كه غيبت ميكردند تذكر ميداد و مانع ادامه كار آنان ميگشت.
در مصرف بيتالمال نهايت دقت را داشت. روزي از يك مغازه مقداري گندم جهت مصرف سالانه خريده بود. در حالي كه ماشين سپاه در اختيار او بود، گندم خريداري شده را بوسيله يك وانت كرايهاي به منزل رساند. از ايشان ميپرسند چرا از ماشين سپاه كه در اختيار توست استفاده نميكني؟ ميگويد: اين ماشين متعلق به بيتالمال است و انجام كار شخصي با آن جايز نيست.
خواهر محترمه شهيد نقل ميكند: "تقيد و عمل به دستورات حضرت امام (ره) از ويژگيهاي شهيد بود به عنوان نمونه زماني كه حضرت امام فرمان برگزاري نماز جمعه را صادر فرمودند وي براي اينكه به دستور امام عمل نمايد به اتفاق دوستانش عازم تهران شد و در اولين نماز جمعه تهران به امامت آيت الله طالقاني شركت كرد. به راستي كه هيچ اجري جز شهادت شايسته او نبود بعد از شهادت چهره خندان، خشاب خالي و تن خونينش نشانهاي از پايمردي و رضايت وي از خدا و رضايت خدا از وي بود.
عشق حسيني
ميگفت، كاري كه شما ميكنيد، اسمش چيست؟ عباس كرمي به كجا ميرود؟
گفتم، دفاع مقّدس.
گفت، دفاع چيست؟
گفتم. عقل ميگويد، شما مؤمنين، بايد تشكيلات و تجهيزات داشته باشيد كه اگر دشمنِ خدا به شما هجوم آورد، بتوانيد جلو گيري كنيد.
اگر به نواميس مسلمين تهاجم نمودند، دفاع كنيد
نه فقط عقل، شرع هم ميگويد، قرآن هم ميگويد كه «و اَعِدّوا لهم مَا اسْتَطَعْتُم مِنْ قُوّهٍ»
(60 ـ انفاق)
امر ميكند كه شما، هر آنچه كه ميتوانيد، نيرومند و آماده باشيد تا در مقابل ظلمِ ظالمان و تجاوز مهاجمان، بتوانيد بايستيد.
كساني كه نه خود قائل به خدائياند و نه ميخواهند مردم خدائي شوند
اينان كه ديگر قابل هدايت نيستند.
اينان كه كاسة دِلشان وارونه گشته و ذرّهاي از بارانِ رحمت پروردگار، با وجود وسعت و گسترش، در آن جاي نميگيرد.
اين كاسهها را بايد شكست كه شكستن بزرگترين خدمت، هم به خودشان و هم به مؤمنين است.
چرا كه هرچه زودتر كشته شوند، كمتر گمراه ميكنند.
نه عقل و نه نقل نميگويد كه بنشينيد تا طعمة ديگران شويد.
نميگويد، كه بگذاريد تا ديگران بر شما چيره شوند
نميگويد، كه دين خدا را ذليلانه تسليم دشمن خدا كنيد
اساساً تنها خدا باقي است و تنها خدائيان بايد باقي بمانند
و هر آنچه غير خداست بايد از بين برود
(و قاتلوا المشركين كافّه كما يُقا تِلو نكم كا فّه) بكشيد مشركين و غير خدائيها را چرا كه در غير اين صورت آنها، شما خدائيها را ميكشند به تَمامه كه كشتن مشركين، بزرگترين رحمت بر آنهاست و شهيد كرمي اين رحمت را بر آنها نازل كرد خندة شهيد كرمي بعد از شهادتش، نشان از وصولِ خود به يار دارد و خشابِ خالي او نشان از رحمتي كه بر دشمنان داشت.
شهید عباس کرمی باعث سربلندی من شد و از طرف من از او خیلی تشکر میکنم♡
(آیناز مومنی نتیجه ی شهید عباس کرمی)