فرازي از سخنراني شهيد محمد علي بشارت در جمع كاركنان بنياد شهيد
يکشنبه, ۲۵ تير ۱۳۹۶ ساعت ۲۰:۵۰
شهيد محمدعلي بشارت
روز پنجم خرداد سال 1339 در روستاي «پير بابا علي» از توابع شهرستان قروه به دنيا آمد. هفت ساله بود كه وارد دبستان شد و پس از پايان دوران ابتدايي، براي ادامه تحصيل به قروه رفت. در سال 1356 وارد دانشسراي تربيت معلم شهرستان ديواندره شد و يك سال بعد، به استخدام آموزش و پرورش درآمد.
محمدعلي نقش بسزايي در شكلگيري تشكلهاي اسلامي پيش از انقلاب در منطقه داشت و خود در دوران تحصيل، عضو انجمن اسلامي دانشسرا بود. بعد از اتمام دورة يك سالة دانشسرا، در سال 57 به صفوف انقلابيون پيوست و تلاش كرد تا مردم محروم منطقه را از ظلم و بيداد رژيم شاه آگاه كند. او از طريق توزيع اعلاميه، پيامهاي امام خميني (ره) را به مردم ميرسانيد.
شدت اين فعاليتها در سال 56 و 57 به حدي بود كه به دستگيري و شكنجهاش توسط ساواك منجر شد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي، فعاليتهاي شهيد بشارت، شكل تشكيلاتي به خود گرفت. او با كمك و همكاري دوستان انقلابياش، گروه حزبالله قروه را بنيان گذاشت تا با تحركات گروهكهاي ضدانقلاب داخلي مقابله كند و با حفظ انسجام نيروهاي انقلاب، از دستاوردهاي آن پاسداري نمايد. به دنبال تشكيل كميته انقلاب اسلامي در قروه، به عضويت اين كميته درآمد و در خنثيسازي عمليات خرابكارانة ضدانقلاب در كردستان، فعالانه حضور يافت. با صدور فرمان امام خميني (ره) مبني بر تشكيل ارتش بيست ميليوني، او نيز به جرگة بسيجيان پيوست. راهاندازي بنياد 15 خرداد قروه، از ديگر اقدامات مفيدي است كه از اين شهيد والامقام به يادگار مانده است. شهيد بشارت در كنار همة اين فعاليتهاي اجتماعي، هيچگاه از وظيفه اصلي خود، يعني تعليم و تربيت فرزندان اين خطه غافل نشد. دانشآموزان روستاهاي محمودآباد، گنداب عليا، طوغان، باباگرگر و قاملو و همچنين شهر قروه، از خدمات علمي و آموزشي اين معلم نستوه و ارزنده بهرهمند شدهاند.
شهيد بشارت آگاهيهاي ديني، اجتماعي و سياسياش را از طريق تريبون نماز جمعه قروه و در قالب سخنرانيهاي پيش از خطبة نماز، در اختيار همشهريان خويش قرار ميداد. در سال 1363 به سمت مسئول بنياد شهيد انقلاب اسلامي شهرستان اسلامآباد غرب منصوب شد و بارها به خاطر حضور مسئولانه و فعالش در اين عرصه، مورد سوءقصد منافقين قرار گرفت و هر بار از اين توطئهها جان سالم به در برد. خاطره خدمات بيشائبه و صادقانة او هيچگاه از ذهن خانوادههاي شاهد اين ديار نخواهد رفت. در سال 1365، براي دومين بار همراه با كاروان جانبازان اسلامآباد غرب به مكه مكرمه مشرف شد و سرانجام در جريان راهپيمايي برائت از مشركين در حرم امن الهي و در ماه حرام، به دست عمال رژيم سعودي به شهادت رسيد. در حالي كه از عمرش بيش از بيست و شش بهار نگذشته بود.
نظر شما