ارتشي شهيد محمد نبي عبدالملكي در يك نگاه
استواردوم شهید محمدنبی عبدالملکی
نويد شاهد كردستان:
در سال 1353 در پایه سوم متوسطه تحصیل میکرد که درس را نیمه تمام گذاشت و در آذرماه همان سال به استخدام ارتش درآمد، خیلی زود آموزش مقدماتی را در آموزشکدهی درجهداری به پایان رسانید و برای خدمت در نظام، لباس رزم بر تن کرد و در لشکر 92 زرهی اهواز مشغول به خدمت شد. با شروع به کار در ارتش ازدواج نمود و یکسال بعد از ازدواج اولین فرزندشان متولد شد و او را فرشته نام نهادند. در سال 1357 که تظاهرات مردم علیه رژیم ستم شاهی به اوج خود رسیده بود، در اهواز سکونت داشتند و با آغاز جنگ تحمیلی خانوادهاش را به همدان انتقال داد و خود روانهی جبهههای حق علیه باطل شد.
پنج ماه از آغاز جنگ تحمیلی میگذشت، او تمام این پنج ماه را در جبهه بود و گاهی در مرخصیهای یکروزه به خانوادهاش سر میزد و دوباره به مناطق عملیاتی باز میگشت، آخرین بار که به مرخصی آمده بود، در خواب دیده بود، دندانش افتاده است، با دیدن این خواب یقین پیدا کرده بود که بزودی به شهادت میرسد. همسرش گفت: مدام به من تأکید میکرد که اگر شهید شدم مواظب فرشته باش و به هنگام بازگشت به جبهه همین حال را داشت که طولی نکشید در بیست و چهارم بهمن ماه سال 1359 در منطقهی عملیاتی فارسیاب جنوب کشور شربت گوارای شهادت را نوشید و خونین بال به دیار باقی شتافت و پیکر پاکش با انتقال به روستای زادگاهش به خاک سپرده شد.
از این کبوتر خونین بال سفر عشق دو فرزند دختر به یادگار مانده است.