يادي از دانشجوي شهيد مسلم جلالي زاده
دانشجوي شهيد مسلم جلاليزاده (1334 – 1360)
در طلب علم به شهرهاي سليمانيه و حلبچة عراق سفر كرد، سال 1350 به ايران بازگشت، در شهر پاوه ضمن تكميل معلومات دينياش، به صورت متفرقه در امتحانات آموزش و پرورش شركت كرد و مدرك ششم ابتدايي گرفت. سال 1352 به سنندج آمد دورة مدرسة علوم ديني را تا سال 1355 به پايان رساند. همزمان در دبيرستان نيز تحصيل ميكرد از اين روي سال 1356 موفق شد ديپلم بگيرد همان سال در آزمون ورودي دانشگاه تهران در رشتة حقوق قضايي پذيرفته شد. ملا مسلم جلاليزاده همگام با دانشجويان و قشرهاي مختلف مردم به مبارزه با حكومت فاسد پهلوي روي آورد.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي و انقلاب فرهنگي و تعطيلي موقت دانشگاهها به همراه تعــدادي از جوانان كميتــة انقلاب اسلامي سنندج را پيريزي كرد و بدان پيوست، در اين زمـان ازدواج كــرد و صاحب يك پسر شد.
در صدا و سيماي مركز كردستان به تفسير قرآن و ارشاد مسلمانان پرداخت. وقتي گروهكها و افراد ضدانقلاب در منطقة كردستان دست به آشوب و فتنهگري زدند، مسلم جلاليزاده به مقابله با آنان برخاست و دسيسة آنان را براي ايجاد تفرقه ميان مسلمانان و بر هم زدن وحدت ملي كمرنگ ساخت. منافقان تحمل سخنان منطقي و مستدل مسلم جلاليزاده و پدرش را نداشتند و نتوانستند آنان را وادار به تسليم كنند بدين سبب بود كه شب نوزدهم تير ماه 1360 آن دو را جلو حياط منزلشان در محلة قطارچيان سنندج به شهادت رساندند و اين زماني بود كه آنان پس از برگزاري نماز از مسجد راهي خانه بودند به خانه نرسيدند به بهشت رفتند. پيكر آنان در بهشت محمدي سنندج مدفون است.
خصوصيات اخلاقي و اجتماعي
دوستانش از مصاحبت با او سير نميشدند و در حضور او احساس امن و آرامش ميكردند.
با مردم و خانوادهاش بسيار مهربان بود، حديث خوشرويي او هنوز هم زبانزد است. نسبت به پدر و مادرش احترام زيادي قائل بود. نامههايي كه هنگام تحصيل از راههاي دور براي خانوادهاش فرستاده است و اكنون محفوظ است گواه احترام بسيار او نسبت به پدر و مادر و دوستي اعضاي خانواده است.
شهيد جلاليزاده خود اهل عبادت و راز و نياز با خداوند بود اما دعاي مادر را نزديكتر به اجابت ميديد از اين روي از مادرش ميخواست او را دعا كند.