آخرين ديدار فرزند با پدر شهيدش نادر رحماني
ستوانیار سوم شهید نادر رحمانی
در سال 1323 در روستای لون از توابع دهستان بیلوار کامیاران- که در آن روزها جزئی از شهرستان سنندج محسوب میشد- متولد شد. پدرش ابراهیم کشاورز بود و مادرش حبابه به کارخانهداری میپرداخت. با سپری شدن سالهای طفولیت در دبستان روستا ثبت نام گردید. با موفقیت تحصیلات ابتدایی را پشت سر گذاشت و موفق به اخذ مدرک کلاس ششم نظام قدیم شد. ادامه تحصیل در آن روزها برای روستائیان کار آسانی نبود و خانوادهها توان پرداخت هزینهی تحصیل در شهر را نداشتند و غالباً پس از اتمام تحصیلات ابتدایی از ادامهی تحصیل باز میماندند و در کنار سایر اعضای خانواده به کار مشغول میشدند.
در سال 1343 به استخدام ارتش درآمد و پس از طی دورههای آموزشی مربوطه و در گردان 313 لشکر 21 حمزه سازماندهی شد. در همان سالهای اول خدمت ازدواج کرد که ثمرهی این وصلت دو فرزند پسر است. در اواخر شهریور ماه سال 1359 زمانی که ارتش رژیم بعث عراق به مرزهای میهن اسلامی تجاوز کرد جزء اولین گروههایی بود که به جبهههای نبرد حق علیه باطل اعزام شد و در نهم مهر ماه سال 1359 در منطقهی عملیاتی سرپلذهاب شربت گوارای شهادت را نوشید و پیکر پاکش در قبرستان قدیمی تایله در شهر سنندج به خاک سپرده شد.
آخرین دیدار
تقریباً اواخر شهریور بود. پدرم به خانه برگشت. به مادرم گفت: حدسم درست بود، رژیم بعث عراق به مرزهای ایران تجاوز کرده است. من باید به مأموریت بروم و این مأموریت با مأموریتهای قبلی متفاوت است. در ارتش آمادهباش صددرصد است، در این مورد با کسی حرفی نزنید. این حرفها را زد و مرا بغل کرد و بوسید و بند پوتینهایش را محکم بست و از خانه خارج شد.. یکی دو هفته بیشتر از رفتنش نگذشته بود که خبر شهادتش را به ما دادند.
از خاطرات شهرام رحمانی فرزند شهید