شهيد اقبال خوش قصه در يك نگاه
شهید استوار یکم اقبال خوش قصه
در سال 1364 به امر مقدس ازدواج اهتمام ورزید. این رزمنده دلاور، در روز بیست و هشتم دی ماه سال 1365، در ایام مرخصی در بمباران ناجوانمردانهی رژیم بعث، همراه خواهرش چیمن در شهر سنندج جام گوارای شهادت را سرکشید و در گلزار شهدای بهشت محمدی سنندج، به آرامش ابدی و حيات با عزت دست يافت.
... آنچه را میگویم خوب گوش کن. تا همیشه خوب بتوانی روزگار را بگذرانی و قابل احترام همه کس باشی. اوّل از همه خواهشمندم که با کسی شوخی مکن که میگویند ز شوخی بپرهیز ای با خرد، که شوخی آبروی [تو] را میبرد. سعی داشته باش با همه دوست باشی و مبادا با فردی درگیری داشته باشی، با هیچ کس جدل مکن، چه [در بحثهای] مذهبی و چه سیاسی که دشمن تراشی است.
... احترام همه را نگهدار از سرباز همدورهی خودت گرفته تا فرماندهات به درجهدارانت احترام بگذار تا دوستت داشته باشند. ریژن جان تو خودت به خدمت رفتی پس مردانه بایست که مبادا هوس فرار به سرت بزند و هیچوقت غیبت نکن...
مردانه و استوار باش دوستدار همیشگی تو- اقبال 27/6/1365