نگاهي به زندگي شهيد ماموستا ملا لطيف پنجويني
شهيد ملا لطيف پنجويني
(1322 – 1365)
محل شهادت:بيمارستان امام خميني تهران مدفن: بهشت محمدي سنندج
زندگينامه
لطيف پنجويني، بيستم آذر ماه 1322 در شهر پنجوين عراق به دنيا آمد. پدرش شيخ محمود در اصل از اهالي روستاي پيرصفا بود. پير صفا در ده كيلومتري شهر مريوان است.
شيخ محمود در جواني به مبارزه با استعمار روسيه پرداخت پس از عقبنشيني نيروهاي روس به شهر سنندج آمد و در مسجد دارالاحسان به تحصيل علوم ديني مشغول گشت و در مذهب امام شافعي جواز افتاء دريافت كرد، در روستاي بايوه مريوان ازدواج كرد و به نشر احكام و مسائل اسلامي پرداخت، در اين زمان رضاخان فرمان كشف حجاب را صادر كرد. برخي روحانيان فضاي ايران را براي زيستن نامناسب ديدند از اين روي مهاجرت كردند. شيخ محمود نيز از اين ميان، به شهر پنجوين عراق رفت و در آنجا به فعاليت ديني پرداخت، فرزندش لطيف در اين شهر ديده به جهان گشود، لطيف تحصيلات را ابتدا نزد پدرش آغاز كرد. صرف و نحو و قرائت قرآن كريم را از او آموخت سپس به روستاي بايوه از توابع شهرستان مريوان آمد و شاگرد ملا عبدالله بايوهاي شد، از بايوه به سليمانية عراق رفت و دورة دانشسراي علوم اسلامي سليمانيه را به پايان رساند. بعد از دانشسرا به مسجد ملا واحد رفت و از محضر عبدالرحمن كول، شيخ محمد قرهداغي و سيد نجمالدين حسامي بهرهمند شد و موفق به دريافت جواز افتاء در مذهب امام شافعي گشت، آنگاه به پنجوين بازگشت و در مسجد حاجي رشيد به امامت جماعت و تدريس علوم ديني پرداخت، پس از مدتي، مدرسة علوم ديني امام محمدغزالي را در مسجد حاجي رشيد بنيان نهاد و به تربيت شاگرداني زيرك و نكتهبين و آگاه به همة مسائل پرداخت. روحية انتقادي ملا لطيف در تربيت شاگردان براي حكومت حزب بعث قابل توجيه نبود از اين روي، مدرسة مذكور را تعطيل كردند.
پس از آغاز جنگ تحميلي عراق عليه جمهوري اسلامي، ملا لطيف به روستاي قرگه در شش كيلومتري سليمانيه رفت و در مسجد قرگه به وعظ و خطابه و امامت جماعت پرداخت و به تبليغ عليه حكومت حزب بعث و افكار ماركسيستي اوايل سال 1364 بر اثر فشار گروهكها و نيروهاي بعثي ناگزير به ايران روي آورد. بعد از مهاجرت به ايران، در شهر سنندج شوراي روحانيون كردستان عراق را تأسيس كرد و خود دبير شوراي مذكور شد. خيلي زود شاخة نظامي شورا تشكيل شد و به تشكل قرآن مشهور گشت، ملا لطيف نيز يكي از اعضاي شوراي فرماندهي تشكل بود كه با قرارگاه رمضان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي همكاري ميكرد و در پيشاپيش سربازان به قلب دشمن حمله ميكرد تا آن كه شانزدهم مرداد ماه 1365 در منطقة بوسكان (هزارقلعة حلوان) بيست كيلومتري سليمانيه، داخل خاك عراق، بر اثر تركش خمپاره مجروح شد، او را به بيمارستان امام خميني (ره) تهران انتقال دادند ليكن جراحاتش شديد بود پس از يازده روز، عاقبت بيست و هفتم مرداد به درجة شهادت نائل آمد. پيكر پاكش را در بهشت محمدي سنندج به خاك سپردهاند. از شهيد لطيف پنجويني پنج فرزند به يادگار مانده است.
فعاليتها، افكار و خصوصيات اخلاقي و اجتماعي
ملا لطيف پنجويني با مطالعة وسيع و آگاهي عميقي كه نسبت به مسائل فقهي داشت همچنين با توجه به شناختي كه از شخصيت صدام حسين و تفكر حزب بعث عراق داشت عليه رژيم عراق اعلان جهاد كرد اين فتوا در رسانههاي گروهي منطقه منتشر شد و ضربة مهلكي بر پيكر ارتش صدام وارد آورد.
شهيد پنجويني برخي مواقع با حضور در مراكز صدا و سيماي كردستان و كرمانشاه به ارشاد و راهنمايي جوانان ميپرداخت، متناسب با اين اهداف گاه دست به قلم ميبرد و مقالاتي را در مطبوعات به چاپ ميرساند.
شهيد پنجويني مردي صاحبانديشه و ذوق بود در خلوت خويش گاه زمزمهاي سر ميكرد و شعري ميسرود، چند كتاب از او به يادگار مانده است از آن جمله اين كتابها قابل ذكر است: تجويد قرآن به زبان كردي، صرف و نحو عربي، احكام و مسائل شرعي، ترازوي رهنموني.
شهيد پنجويني موجز و مختصر اما زيبا سخن ميگفت. اهل ورع و پرهيز بود. ميگفت وضو سلاح مؤمن است و همواره مسلح بود و وضو داشت و بر لبش ذكر «يا رب» بود.
در سومين كنفرانس انديشة اسلامي به نمايندگي از طرف علماي عراق، مقالهاي قرائت كرد كه مورد توجه حاضران قرار گرفت. مردي بيباك و شجاع بود. چهل و سه سال زندگياش پيوسته در تلاش و پويايي گذشت. از جستجوي حقيقت دمي غافل نگشت همچنان كه براي حفظ حقيقت به جهاد برخاست.