شمارا وصيت ميكنم به سحرخيزى ونمازشب ،قرآن را بخوانيد ودرك كنيدواز حافظان قرآن باشيد،نمازپرشكوه ودشمن شكن جمعه راترك نكنيد

بسم الله الرحمن الرحيم

  لن تنالوا البرحتى تنفقوا مما تحبون .(92آل عمران )

اين وصيت نامه را با وضو مى نويسم باشدكه هشدارى براى دلهاى محجوب ما باشدو قبل ازمرگ متنبه شويم به اين كه توشه آخرت را برداريم(اللهم توفنا مسلما )

و سعى كنيم هميشه با وضو باشيم حتى در هنگام خواب و خداوند اعمالى را كه خالص براى رضاى اوست قبول مى كند. ان شاء الله تمام اعمال ما قبول درگاه باريتعالى شود .نمى دانم آيا بتوانيم به اندازه ذره خردلى شكر نعمات خداوندرا بجاى بيا وريم ،شكرو منت خداى را كه جبهه را قرار داد و با كشيدن جوانها به سوى اين دانشگاه بزرگ و عظيم آنان رابه سوى خوشبختى وسعادت رهنمون ساخت واين قشر از جوانها سعادت بزرگترى را نصيب شدند كه همانا توبه و انابت به سوى خدا و ذات اقدس اوست و برگشت به سوى فطرت اوليه هر انسانى .

اى دنيا و اى مردمى كه زمانى من هم نيز جزو شما بودم و با شما سر به جيب خود فرو برده بوديم و در هم مى لوليديم الا عده‌اى از ما كه بيدار بودندو دائم به  جستجوى گمشده اى بودند تا بالاخره به آن رسيدند(شهيدنعمتى )وبعضى در فراق يگانه معشوقشان دلشان در تب وتاب بود و آرزوى پرواز و صعود بر كوى دلبرشان آنان را به خود مشغول داشته بود و به چيزهاى بى ارزش مادى‌نمى نگرستند .اينك بعد از سالها غفلت ودورى از حق و غرق در دنيا با تمام رنجها و ملالتها دنيا را با تمام زرق و برقهاى ظاهرى آن كه همچون ما ر خوش خط و خالى است به خود وا گذاشته ام وراهى كوى دوست و منظر دوستدار رزمندگان يعنى مهدى (عج ) موعود شدم وهر چند لياقت و توفيق ديدن فرمانده خود را نداشتم .

و از بزرگترين الطاف خدا توفيق توبه بود كه به من داد ،اما هنوز نمى دانم آيا قبول نموده يا خير اما از او بعيد نيست كه بنده پشيمان خود را نپذيرد .

هنگامى كه دنبال تابوتى راه مى افتيدآن روز را در نظر داشته باشيدكه خودتان روى دست مردم به طرف قبر مى رويد و هيچ شكى در اين نيست چرا كه (كل نفسه ذائقه الموت )و فقط براى يكبار اى كاش هفتاد جان داشتيم و در راه حسين فدا مى كرديم،آرى مردن با عزت و در خون خود غلتيدن وديدن جلوه يار زيباست .

شمارا وصيت ميكنم به سحرخيزى ونمازشب ،قرآن را بخوانيد ودرك كنيدواز حافظان قرآن باشيد،نمازپرشكوه ودشمن شكن جمعه راترك نكنيد،شبهاى جمعه مردگان راوعلى الخصوص مزارشهيدان رايادكنيدوبر مصائب آقاامام حسين گريه كنيدزيراكسى كه گريه نمى كندقسى القلب است ويكى از مصائب است كه تا روز تغابن متوجه عمل خود نيست و براى خودتاسف مى خورم كه تا فرصت داشتم ندانستم وحالا كه مى دانم ودرك مى كنم فرصت خيلى از اعمال گذشته ودير است پس از فرصت كمال استفاده رابكنيم.     

ومردم درخوابند وهنگامى كه مى‌ميرند بيدار ميشوند و تا زنده‌ايد جهاد در راه خدا را دوست داشته باشيد و از ناراحتى‌ها نترسيد زيراكه ناراحتى و مصائب دنيا براى‌مومن است و راحتى و آسايش آنها در آخرت    مى باشد.(كتب عليكم القتال وهو كره لكم وعسى ان تكرهوا شيئا وهوخيرلكم عسى ان تحبوا  شيئا وهو شر لكم والله يعلم وانتم لا تعلمون )

اى مردم مى دانم بعد از مدت كوتاهى من نوعى را فراموش مى كنيد ،و اين مسئله اى نيست زيرا قاعده دنيا همين است ديدن وبدست فراموشى سپردن اما تقاضاى من اين است كما فى السابق عزاداريهاى سالار شهيدان را فراموش نكنيد ،زيرا ياد حسين طراوتى است درقلب مومنين كه هرگز فراموش       نمى شود و از بين نمى رود.وصيتنامه ها را گوش ندهيد و به دست فراموشى بسپاريد ،سعى كنيد عامل باشيد ،به گفته هاى فردى كه خود ناحق بوده ولى حرف حق مى زند و عمده فكر خود را صرف جبهه كنيد اين دانشگاه عظيم جايى كه از مساجد ذكر خدا بيشتر گفته مى شود ،جاى ملاقات امام زمان (عج) شايد درك نكنيم كه صاحب الزمان فرماندهى جبهه ها را به عهده دارد و امدادهاى غيبى است كه جبهه ها را مى چرخاند و دست خالى چگونه امكان دارد بسيجيان ما بر كماندوهاى عراقى غلبه پيداكنند و اين آيه عينيت پيدا مى‌كند .(يدالله فوق ايديهم و آنها چيزى را نمى بينند وجعلنا من بين ايديهم سدا و من خلفهم سدا فاغشيناهم فهم لا يبصرون ).

يا ايهاالذين امنوا اتقوا الله حق تقاته بترسيد از خدا چنانچه شايسته ترسيدن است و بگوييم الهى لا تكلنى الى نفسى طرفه عينا ابدا .

برگرديم به اصل خودمان كه همان فطرت خداست كم دور شويم از اصل خودمان ،چرا بى خيالى ،چراخواب ،چراستم به خود برگرديم وفكر كنيم فكر كنيم براى چه ساخته شده ايم مگر مولايمان نفرموده كه : (انى لا ارى الموت الا السعاده وماالحيوه مع الظالمين الابرما)

رسيدن به جواردوست از خوشترين وصلها است وبالاترين سعادت فرد ديدن جلوه محبوب وكشته شدن بوسيله دوست ،وخوش است دادن جان بى قابل ورسيدن به جوار يگانه دوست قهار ومتكبر .


                                                               

                 سخنى با پدر ومادر عزيزم

از شما سپاسگزارم بخاطر زحمات ورنجهاى كه درطول زندگى كشيديد وصبر را پيشه خود كرديد وبراى رضاى خدا وبراى بقاى اسلام فرزند خود را فدا كرديد ،خداوند اين قربانى را از شما قبول كند ومرا ببخشيد زيرا حقوقى كه شما به گردن من داريد من نتوانستم ادا كنم وافتخار بر شما باد ،مرا حلال كنيد .از تمام اقوام وآشنايان وهمه وهمه كسانى كه اين وصيت نامه را مى خوانند ويا صداى خواننده اش را مى شنوند تقاضا دارم مرا حلال كنند .

از حق خود در گذريدكه خدا عافين عن الناس را دوست دارد .

       وآخرين سخنم با برادرانم در دانشسرا        

      عزيزان روز غفلت گذشت روز حراست رسيده حراست از آرمانهاى جمهورى اسلامى .بدانيدجمهورى اسلامى به وجود شما جوانان پاكباخته افتخار مى كند كه با ايثار مى خواهيد بر شاخ وبرگ سالم اين درخت گهربار بيفزاييد مهيا شويد كه فرزندان شهيدان منتظرند با فكرى سالم وضميرى پاك ولوحى ساده وخالى از نوشته هاى پوچ يگانه شهيد دانشسرا (نعمتى عزيز )را فراموش نكنيد وخط امام يگانه خطى است كه مى توان بدون دغدغه روى‌آن حركت كرد واز تمام مسئولين ومعلمين وتمام خدمتگزاران به اسلام وجمهورى اسلامى التماس دعا وطلب حلاليت دارم .

و 15 روز هنگام كارگرى روزه قضا دارم كه كفاره دارد و بهتر است سير كردن فقرا ،درضمن 128روز روزه قضا و دو هفته روزه عهد دارم جداى ازآن و6 ماه نماز قضا تقريبا .

پول بانك نصفش مال خمس است و بقيه آن پول كفن و دفن و كمك به فقرا و جبهه و كتابها و لباسهاى اضافى را به كتابخانه بسيج بدهيد ،مگر كتابهايى راكه مال خودم هست و احتياج به خواندن آن داريد .عملى كنيد خداوند به شما اجر خير بدهد .و من مبلغ 300ريال به آقاى على عليزاده نجار بدهكارم آن رابدهيد بابت قاب عكس است وحلال كند                                                                            

والسلام من الله التوفيق عليه التكلان »       

منوچهر يوسفيان    دهم ربيع الااول 2/9/63

                       

 

                                                                                                                        

 

 

      

    

      

 

 

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده