چهره‌ي نوراني و زيبايي داشت؛ مهرباني و صميميت در چهره‌ي او به ميهماني مي‌نشست؛ بعضي وقت‌ها سكوت قابل تأملي چهره‌ي او را در بر مي‌گرفت كه به زيبايي و جذابيت چهره‌ي او بيش از پيش مي‌افزود.

شهيد داود زماني

(1362-1341 ه.ش)

شهيد داود زماني در سال 1341 در يكي از محله‌هاي قديمي تهران به دنيا آمد. در سال 1347 به مدرسه رفت و تا پايان مقطع راهنمايي درس خواند. در مقطع راهنمايي درس مي‌خواند كه با نور و شور انقلاب همراه شد و به فعاليت‌هاي سياسي عليه رژيم منفور پهلوي پرداخت. به طوري كه شهيد بعد‌ها براي همسر خود تعريف مي‌كرده است در بيشتر زنگ‌ها سر كلاس درس حاضر نمي‌شده و در خيابان‌ها و كوچه‌هاي شهر و گاهي هم در محيط مدرسه به پخش اعلاميه‌هاي حضرت امام(ره) مي‌پرداخته است. در پي پيروزي شكوهمندانه انقلاب اسلامي و تأسيس سپاه، به عضويت آن نهاد مقدس در‌آمد و در لشكر 27 محمد رسول‌الله (ص) مشغول به خدمت شد. در تير ماه سال 1360 جانشيني پاسگاه عملياتي سپاه گهواره[1] را پذيرفت. پس از يك سال به سپاه پاسداران روانسر[2] انتقال يافت و فرمانده گردان عملياتي آنجا شد.

در مهر ماه سال 1361 به منطقه لون سادات[3] كامياران آمد و با همكاري نيروهاي تحت امر خود آن منطقه را از دست نيروهاي ضدانقلاب آزاد كرد و پايگاهي را در آنجا بنا نهاد. يك ماه بعد با دختر روحاني مبارز لون سادات- شهيد ملا‌عبدالقادر بزرگ اميد- ازدواج كرد كه ثمره‌ي اين ازدواج 1 فرزند پسر مي‌باشد.

در تاريخ 31/5/62 نيروهاي ضدانقلاب نامه‌ي كاذبي را از طرف اهالي روستاي سرشيلانه روانسر مبني بر اعلام آمادگي آنها درخصوص پيوستن به نيروهاي سپاه نوشته و به شهيد زماني دادند. شهيد زماني هم بلافاصله همراه شهيد اردستاني[4] و چند نفر ديگر از همرزمان خود به طرف آن روستا به راه افتادند. وقتي كه به داخل روستا رسيدند كسي را مشاهده نكردند. در اين هنگام شهيد اردستاني از ماشين پياده شد كه آب بخورد اما ناگهان صداي شليك گلوله بلند شد و شهيد اردستاني به زمين افتاد. بعد از به زمين افتادن شهيد اردستاني درگيري شديدي شروع شد. نيروهاي ضدانقلاب در مواضعي كه از قبل پيش‌بيني كرده بودند كمين گرفته بودند و به نيروهاي شهيد زماني مجال تيراندازي را نمي‌دادند. بعد از آنكه شهيد اردستاني تير خورد، شهيد زماني از ماشين پياده شد و خواست كه او را به داخل ماشين منتقل نمايد، اما خود نيز از ناحيه‌ي سينه مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسيد. مزار مطهر شهيد در بهشت زهرا(س) تهران قطعه 28 رديف 6 مي‌باشد.

سيري در خصوصيات شهيد:

شهيد داود زماني چهره‌ي نوراني و زيبايي داشت؛ مهرباني و صميميت در چهره‌ي او به ميهماني مي‌نشست؛ بعضي وقت‌ها سكوت قابل تأملي چهره‌ي او را در بر مي‌گرفت كه به زيبايي و جذابيت چهره‌ي او بيش از پيش مي‌افزود. بيش از اندازه خوش زبان و خوش برخورد بود؛ آنچنان شيرين و گيرا صحبت مي‌كرد كه هر شنونده‌اي را مجذوب خود مي‌ساخت و در دل او جاي خود را باز مي‌كرد. اخلاص عجيبي داشت؛ يكرنگي و صداقت در وجود او موج مي‌زد؛ تظاهر و دورنگي را به خاك مي‌انداخت. كسي را دوست مي‌داشت كه انقلاب و نظام مقدس اسلامي را دوست داشت و كسي را دشمن مي‌دانست كه با انقلاب و نظام به مقابله برخاسته باشد. به حضرت امام(ره) عشق مي‌ورزيد؛ نيروهاي سپاه را بسيار دوست داشت و از نيروهاي ضدانقلاب به شدت متنفر بود. به معنويات علاقه‌ي خاصي نشان مي‌داد؛ به گفته‌ي همسر شهيد، بيشتر اوقات در منزل خود مراسم دعا و روضه برگزار مي‌كرد و حتي او را هم همراه خود به دعاهاي كميل و توسل مي‌برد؛ ايشان مي‌گويد: يادم هست كه بعد از شهادت پدرم هر روز صبح براي او قرآن تلاوت مي‌كرد و طلب استغفار مي‌نمود. بيش از اندازه متواضع و خاكي بود؛ هيچ گونه غروري در وجود او حضور نداشت؛ هيچ‌گاه خود را برتر از ديگران نمي‌دانست؛ نوع مذهب و يا شهري و روستايي بودن را ملاك برتري نمي‌دانست و بيشتر به تقوي و انسانيت مي‌انديشيد. روحيه‌ي ياري‌دهي خاصي داشت و از كمك كردن به ديگران لذت مي‌برد.

فرازي از وصيت‌نامه شهيد:

اين انقلاب احتياج به خون شما جوانان دارد و شما مردم مسلمان و مؤمن بايد تا آخرين لحظه از اين انقلاب اسلامي دفاع كنيد و دست اجانب را كه داخل و خارج دست به توطئه عليه انقلاب مي‌زنند از سرزمين اسلاميمان كوتاه كنيد.



1- يكي از بخش‌هاي تابعه استان كرمانشاه.

2- يكي از شهرستان‌هاي استان كرمانشاه.

1- يكي از روستاهاي شهرستان كامياران.

2- از دوستان و همرزمان شهيد كه در روانسر كرمانشاه سكونت داشته است.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده