شهيد پرويز كاكسوندي چهره‌ي مهربان و محزوني داشت؛ نورانيت عجيبي كه در چهره‌ي او نمايان بود،

شهيد پرويز كاكسوندي

(1363-1337 ه.ش)

شهيد پرويز كاكسوندي در سال 1337 در روستاي گاوشله‌ي قراتوره[1] از توابع شهرستان ديواندره به دنيا آمد. در سال 1343 به مدرسه رفت. تا پايان مقطع ابتدايي به تحصيل ادامه داده سپس به خاطر كمبود امكانات مالي خانواده از تحصيل منصرف شد و در كنار پدر به كارهاي كشاورزي پرداخت. در سال 1356 به خدمت سربازي رفت. اما بعد از مدتي معاف شد و به شهرهاي تهران و آبادان مهاجرت كرد. در آن شهرها كار مي‌كرد كه با نور و شور انقلاب همراه شد و به جمع عاشقان حضرت امام(ره) پيوست. او در بيشتر تظاهرات و راهپيمايي‌هايي كه بر عليه رژيم منفور پهلوي صورت مي‌گرفت شركت مي‌كرد و انزجار خود را از اعمال آن رژيم نشان مي‌داد. پس از آنكه انقلاب شكوهمند اسلامي به پيروزي رسيد به روستاي زادگاه‌ي خود مراجعه كرد و مدتي را در آنجا ماند. در سال 1358 به ديواندره رفت و علي‌رغم تلاش‌هاي سر‌سختانه‌اي كه گروهك‌هاي ضدانقلاب براي جذب وي اعمال داشتند مشتاقانه به عضويت سازمان پيشمرگان مسلمان كرد شاخه‌ي ديواندره درآمد. پس از مدتي مسئول يكي از گروه‌هاي پيشمرگان مسلمان منطقه شد. در پي ادغام سازمان پيشمرگان مسلمان در سپاه به عضوين رسمي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شهرستان ديواندره درآمد. به دليل شايستگي و تلاش‌‌هاي سرشاري كه در راستاي آزادسازي روستاهاي منطقه‌ي سنندج از لوث نيروهاي ضدانقلاب نشان داد، شهيد افيوني- معاون طرح عمليات ناحيه‌ي كردستان- مسئوليت يكي از محورهاي سنندج را به او محول كرد. بعد از چندي، مدت 6 ماه مأموريت گرفت كه به ديواندره برود. طولي نكشيد كه به سمت فرماندهي گردان ضربت حضرت رسول(ص) آن شهرستان منصوب شد. در مهر ماه سال 1363 با دختري از شهزستان بيجار ازدواج كرد. اما هنوز 50 روز از ازدواج او سپري نشده بود كه در تاريخ 18/8/63 هنگامي كه براي ايجاد كمين در اطراف روستاهاي قلعه‌گاه و حسين‌آباد ديواندره رفته بود پس از بازگشت از آنجا مورد كمين نيروهاي ضدانقلاب قرار گرفت و بعد از نيم ساعت مقابله‌ي شجاعانه با آنها از ناحيه‌ي سر و سينه تير خورد و به شهادت رسيد. مزار مطهر شهيد در روستاهاي گاوشله مي‌باشد.

سيري در خصوصيات شهيد:

شهيد پرويز كاكسوندي چهره‌ي مهربان و محزوني داشت؛ نورانيت عجيبي كه در چهره‌ي او نمايان بود، تعلق او را به عالم والا نشان مي‌داد و شهادت او را براي همگان آشكار مي‌ساخت. بيش از اندازه مهربان و دلسوز بود؛ با دوستان و همرزمان خود مثل يك برادر رفتار مي‌كرد؛ به خانه‌ي آنها مي‌رفت و آنها را مورد دلجويي و تفقد قرار مي‌داد. او همرزمان خود را هيچ‌گاه فراموش نمي‌كرد و حتي به جاي آنها نگهباني هم مي‌داد. شجاعت و مردانگي عجيبي داشت؛ از هيچ موقعيتي نمي‌ترسيد؛ براي خطرناكترين موقعيت‌ها داوطلب مي‌شد؛ به گفته‌ي يكي از سرداران سپاه، مانند فنر همواره در تكاپو و حركت بود؛ آسايش چنداني نداشت؛ هميشه بت چهره‌اي گشاده در عمليات‌ها شركت مي‌كرد؛ اخم و افسردگي در سيماي نوراني او حضور نمي‌يافت. سرعت عمل عجيبي داشت؛ بسياري از نقشه‌هاي ضدانقلاب را خنثي مي‌كرد؛ هيچ راهي را براي پيروزي دشمن باقي نمي‌گذاشت؛ در طرح‌ريزي عمليات‌ها مهارت خاصي داشت. هيچ‌گاه موجب تزلزل روحيه‌ي نيروها نمي‌شد؛ در بعضي از عمليات‌ها هم كه مجروح مي‌شد به خاطر اين كه نيروها روحيه‌ي خود را از دست ندهند، مجروحيت خود را پنهان مي‌ساخت و با همان بدن مجروح به مبارزه ادامه مي‌داد. علاقه‌ي شديدي به سپاه داشت؛ به عمليات‌ها و درگيري‌ها عشق مي‌ورزيد و از جنگيدن خسته نمي‌شد. به خانواده‌ي شهدا سر مي‌زد و آنها را دلداري مي‌داد. تدبير، شجاعت و كارداني او موجب شده بود كه گردان ضربت حضرت رسول(ص) ديواندره به عنوان يكي از منظم‌ترين گردان‌هاي منطقه محسوب گردد. او شجاعت را با اخلاص عجين مي‌ساخت و از تكبر دوري مي‌جست؛ سادگي و اخلاص از سر تا پاي او مي‌باريد و مي‌شد گفت كه نمونه‌ي ساده‌‌زيستي و تواضع بود.



1- يكي از دهستان‌هاي شهرستان ديواندره و گاوشله جزو آن دهستان مي‌باشد.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده