شهید علی اکبر بابایی

شهید علی اکبر بابایی
قسمت چهارم خاطرات شهید علی‌اکبر قلعه‌آقابابائی

پدر پس از شهادتش روزه سکوت گرفت

هم‌رزم شهید «علی‌اکبر قلعه‌‏آقابابائی» نقل می‌کند: «آخرین باری که می‌خواست برود پدر با ایشان همراهی کرد و در خیابان هم با هم قدم زدند. گفتگو کردند و على «یاعلی» گفت. به یکدیگر چه گفتند؟ نمی‌دانم. بعد از رفتنش حاج رضا قلی خیلی سکوت می‌کرد.»

خدایا! تو آگاهی که من دلسوخته‌ام و از این دنیا بریده‌ام

به مناسبت سالروز شهادت شهید «علی‌اکبر قلعه‌‏آقابابائی» دست‌نوشته این شهید گرانقدر برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود.

خاطر الهی از دنیا زیباتر است

شهید «علی‌اکبر قلعه‌‏آقابابائی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «اگرچه دنیا زیبا و دوست داشتنی است و آدم را به طرف خودش می‌کشد، اما خاطر الهی از دنیا زیباتر است.»
قسمت نخست خاطرات شهید علی‌اکبر قلعه‌آقابابائی

انگشتری که پس از شهادت به دست صاحبش رسید

همسر شهید «علی‌اکبر قلعه‌‏آقابابائی» نقل می‌کند: «پدر شهیدی از شهدای هم‌رزم علی آقا آمده بود که انگشتر او را بدهد. گفت انگشتری در میان وسایل فرزند شهیدشان بوده که به خواب پدر می‌آید و می‌گوید این انگشتر را از آقای علی‌اکبر بابائی به یادگار گرفته بوده است.»

نامش در شمار شهدای از جان گذشته مرصاد نوشته شد

شهید «علی‌اکبر قلعه‌آقابابائی» از آمدنش تا رفتنش تنها سی و یک بهار گل افشانده بود؛ از آغاز بهار ۱۳۳۷ تا میانه تابستان ۱۳۶۷. بسیاری از چهره‌نگاری‌ها و عکس‌های آن روزها، به قلم و هنر علی‌اکبر بود که هنوز هم زبان زد دوستان است. سرانجام پنجم مردادماه ۱۳۶۷ در اسلام‌آباد غرب پیکرش هدف ترکش‌ها قرار گرفت و نامش در شمار شهدای از جان گذشته مرصاد نوشته شد.

شهیدی که مخترع و موسس کتابخانه بود

نوید شاهد - شهید "محمد ربیع‌زاده" نهم شهریور ۱۳۴۱ در روستای طاق دامغان به دنیا آمد. رشته تحصیلی‌اش برق بود. به کارهای فنی و برقی علاقه زیادی داشت. با یکی از همکلاسی‌هایش اقدام به ساخت یک هواپیمای کوچک با سوخت بنزین کرده‌ بودند. از افراد فعال و یکی از تأسیس کننده‌های کتابخانه روستا بود. وی در نوزدهم اسفند ۱۳۶۲ در عملیات خیبر به شهادت رسید.» نوید شاهد سمنان شما را به مطالعه زندگی این شهید گرانقدر دعوت می‌کند.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه