مادر شهید "عباس دهباشی" نقل می کند: « وقتی عباس را برای رفتن به جبهه بدرقه می کردم غم عجیبی سرتاسر وجودم را احاطه کرده بود که قابل وصف نبود. ناگهان عباس لحظه آخر برگشت و به صورتم خیره شد و لبخندی شیرینی به من زد. در آن لحظه تمام وجودم پر از آرامش شد»