کرامت یوسفی

کرامت یوسفی

با موشك هاي اس اس بیمارستان را بمباران کردند

نوید شاهد – در خاطرات دکتر « کرامت یوسفی » آمده است: فكر كردم بيمارستان را زدند. طبقه ي بالاي بيمارستان، بخش اطفال بود. سراسيمه به طبقه ي بالا دويدم. درها و شيشه ها همه خرد شده بود. تمام فضا خاك بود. ولي بچّه ها روي تخت ها و خاك و شيشه ها نشسته بودند و سالم بودند. معلوم شد موشك به نزديكي بيمارستان اصابت كرده است.
خاطره‌ای برگرفته از کتاب "جراحی در خاکریز"؛

در مقابل تک تیراندازهای عراقی

دکتر " کرامت یوسفی " در کتاب خاطرات خود آورده است: «رفتیم پشت گونی‌هایی که چیده بودند، از لای درز گونی‌ها نگاه کردیم و دیدیم ای بابا! تک تیراندازهای عراقی کاملاً مقابلمان هستند.»

حق ندارید بنی صدر را بیدار کنید!

مي دانستم كه بني صدر آن جاست. زنگ زدم كه حداقل كاري بكنند كه توپخانه ی عراق خاموش بشه. مسئول دفتر بني صدر گفت: او خواب است و حق نداريم بيدارش كنيم.

خاطرات دکتر « کرامت یوسفی » از سیزده نوروز

نشسته بوديم و تقريباً نيمي از كباب ها را آماده كرده بوديم. يك مرتبه مجدداً توپخانه ي عراق روي درياچه و دهکده ی كنار درياچه را به گلوله بست، تعدادي دختر بچه و پسر بچه که درحال بازي بودند،گلوله ی توپ خورد وسط اين بچه ها و بچه ها رفتند توي هوا.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه