گفتگویی با همسر شهید «اسفندیار موسیزاده»
طیبه جباری میگوید: «شهادت نصیب هر آدمی نمیشود. همسرم همیشه در نماز یک ربع به سجده میرفت و میگفت خدایا من از تو شهادت میخواهم.»
کد خبر: ۵۹۱۲۴۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۸
«یوسف علوی» یکی از جانبازان ۷۰ درصد شیمیایی استان زنجان است که به شدت باور دارد که جوانان امروز، بسیار آگاهتر از نسل گذشته هستند.
کد خبر: ۵۹۱۲۳۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۳
در گفتگو با رئیس حوزه هنری کاشان مطرح شد
کتاب «هارداسان»، مجموعهای از روایتها و عکسها از مراسم تشییع پیکر شهید رئیسی، به همت حوزه هنری کاشان منتشر شد. احمد قربانعلیزاده، رئیس این نهاد، در گفتوگویی، این اثر را «سوگنگاری شهادت آیتالله رئیسی» توصیف کرد و از تلاش برای ثبت و انتقال احساسات تودهی مردم در آن لحظات حساس سخن گفت.
کد خبر: ۵۹۱۲۰۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۳
گفتگویی با مادر شهیدان مشهدالکویه فراهانی:
خانم طوبی مشهدالکویه فراهانی، مادر دو شهید والامقام، غلامرضا و علیرضا مشهدالکویه فراهانی، در گفتگویی صمیمی از خاطرات شیرین و تلخ زندگی با فرزندانش میگوید: «علیرضا مثل غلامرضا نبود، ولی وقتی دید برادرش به جبهه رفت و شهید شد، گفت مادرم، من اسلحه برادرم را زمین نمیگذارم...»
کد خبر: ۵۹۱۱۷۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۵
خاطرات شفاهی همسر شهید
همسر شهید قادر سلیمان زاده «شهین سلطان احمدزاده» در بیان خاطرات خود میگوید: «در ماه رمضان و نزدیک عید فطر بود که برای ماموریت رفت و دیگر نیامد، دوستانشان آمدند و سراغ خانوادهاش را گرفتند که گفتم من همسرشان هستم...»
کد خبر: ۵۹۱۱۱۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۲
گفتگویی با مادر شهید رضا محقق:
آدمهایی هستند که در دل روزهای سخت، بدون هیچ کلماتی، بزرگی خود را به نمایش میگذارند. رضا، فرزند نازکنارنجی و حساس مادر، همانطور که در دوران کودکی طاقت سرما را نداشت، در لحظههای حساس جنگ، داوطلب غواصی شد و در آبهای شلمچه جانش را فدای وطن کرد. در این گفتوگو، از روزهای بیخبری و دلهرههای مادرانه خواهیم شنید، در کنار روایتهایی از پسر دلیر و بیادعایی که تا آخرین نفس در مسیر ایثار گام برداشت.
کد خبر: ۵۹۱۰۸۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۱
جانباز «ابوالفضل بیگدلی» هنوز عوارض شیمیایی، ریه و چشمانش را آزار میدهد. سردردهای شدیدش را با استامینوفن آرام میکند، اما میگوید: «اگر باز هم لازم باشد، میروم. دفاع از وطن وظیفه بود».
کد خبر: ۵۹۱۰۸۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۱
خاطرات شفاهی جانبازان
جانباز سرافراز «شمس الدین حسین پور موانه» در بیان خاطرات خود میگوید:«ما نظامی بودیم و دولت پشت ما بود به همین خاطر کم نیاوردیم، انگیزه ما این بود تا از مملکت و نظام دفاع کنیم...»
کد خبر: ۵۹۱۰۷۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۲
گفتوگوی صمیمی با دختر شهید معلم "علی عدالتمنش"
وقتی کلاس درس میروم، احساس میکنم پدرم کنارم ایستاده است. همانطور که او با عشق به شاگردانش قرآن یاد میداد، من هم سعی میکنم نه فقط درس، بلکه امید به زندگی را به دانشآموزانم بیاموزم. شهادت پدرم برای من پایان نبود، آغاز مسیری بود که باید با افتخار ادامه میدادم.
کد خبر: ۵۹۱۰۶۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۱
پسرم حسین، طلبهای بود که همیشه میگفت: "مادر، جبهه هم درسِ عملیِ حوزه است!" از وقتی بچه بود، انگار خدا او را برای همین روزها آماده میکرد. یادم میآید شبهای محرم، اشکهایش میریخت و میگفت: "کاش من هم مثل حضرت عباس(ع) شهید بشم!"
کد خبر: ۵۹۱۰۰۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۱
خاطرات شفاهی جانبازان
جانباز سرافراز «محمد واحدیان» در بیان خاطرات خود میگوید: «ترکشها که به بدنم برخورد کردند به زمین افتادم و در همان حال فریاد زدم برادران عزیزم من یک نوری دیدم که آقا امام زمان سوار بر اسب سفید شده و در پیشاپیش ما می رود، برادرانم نترسید...»
کد خبر: ۵۹۰۹۹۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۱
خاطرات شفاهی جانباز قمی
با آغاز جنگ تحمیلی، علیرضا ملکوتینژاد که تنها ۱۵ سال داشت، مجاز به حضور در خط مقدم نبود، اما با توصیه شهیدی از دوستانش، تصمیم گرفت همزمان مسیر طلبگی و دفاع از میهن را دنبال کند. وی با اشاره به وصیتنامه آن شهید گفت: «دوستم نوشته بود: حوزه را رها نکن» ... در ادامه فیلم این مصاحبه را ببینید.
کد خبر: ۵۹۰۹۲۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۰
مصاحبه با جانباز ۳۵ درصد «ناصر رحیمپور»
جانباز سرافراز «ناصر رحیم پور» درباره نحوه جانبازیاش تعریف میکند: «دوتا از همرزمانم زخمی شدند و دو تن دیگر شهید شدند، با اینکه وضعیتم از همه بدتر بود اما قسمت نبود شهید بشوم.»
کد خبر: ۵۹۰۸۹۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۱
گفتوگو با خواهر شهید «علیرضا چروی» متولد روز ولادت امام رضا (ع)
فکر کردیم راه خانه را فراموش کردهاند، اما دقیقا روز شهادت آنها به حیاط خانه آمدند، یک دور زدند و رفتند، در واقع آنها خبر شهادتش را آورده بودند. شاید برادرم آنها را فرستاده بود تا خبر دهند که او پرواز کرده است.
کد خبر: ۵۹۰۸۶۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۷
فرزند جانباز هفتاد درصد:
زینب غریب زاده فرزند جانباز هفتاد درصد نجم الدین غریب زاده، ضمن تبریک فرارسیدن دهه کرامت گفت: امروز وظیفه سنگینی به دوش ما نهاده شده است و باید از آرمانهای انقلاب و مسیر پرافتخاری که شهدا و جانبازان که در واقع پدرانمان در آن پای نهادهاند پاسداری کنیم و اجازه ندهیم که دشمنان با توطئههای خود ما را از مسیر اصلی منحرف سازند.
کد خبر: ۵۹۰۸۴۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۷
گفتوگو با فرزند جانباز به مناسبت روز دختر
«معصومه مهراد» فرزند جانباز ۳۵ درصد نقل میکند: پدرم جانباز بود، رنج کشید، صبوری کرد، جنگید و در سکوت رفت. ایثارگریها، رشادتها، جانفشانیهای پدرم در جنگ تحمیلی، بهعنوان اسطورهی صبر، استقامت، ایثار، شجاعت و دلاوری در دفتر خاطرات من ثبت شده و دختر این اسطوره بودن مایه افتخار و سربلندی من است.
کد خبر: ۵۹۰۶۳۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۵
خاطرات شفاهی جانباز ایلامی
جانباز میرزایی در عملیاتهای زیادی شرکت داشت، از جمله والفجر ۳ و شاخ شمیران که در آنجا شیمیایی شد. وی میگوید من مسئولیت تدارکات گردان بر عهده داشتم بیشتر همرزمانم شهید شدند، به نظر او فضای جبهه فضای معنویت بود تمام کسانی که شهید شدند به نحوی هر کدام از شهادت خود آگاه بودند انگار به آنها الهام شده بود. در ادامه خاطرات شفاهی این جانباز گرانقدر منتشر می شود.
کد خبر: ۵۹۰۶۳۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۵
خانم مرادخانی همسر شهید «یداله منصوری» در مورد خصوصیات اخلاقی همسرش گفت: یداله پسرعمه من بود. از مهربانی و فداکاری هایش هر چه بگویم کم گفتهام، وی واقعاً سمبل ایثار و اخلاص بود. زمانی که از من خواستگاری کرد دانشجو بود. دوم مهر ۱۳۶۳ یک مراسم بسیار ساده گرفتیم، چون اهل تجملات نبودیم. من فقط ۲۵ روز با او زندگی مشترک داشتم، اما همان چند روز بهترین روزهای عمرم بود.
کد خبر: ۵۹۰۵۷۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۴
گفتوگو با فرزند جانباز شهید «داوود ادیبان» به مناسبت روز معلم
«مرضیه ادیبان» فرزند شهید «داوود ادیبان» نقل میکند: همه همرزمان پدرم از خطرات عملیات فتح المبین واقف بودند و میدانستند که هر کس در این عملیات شرکت کند زنده برنخواهد گشت اما پدر موافقت نکرده و گفت: الان باید در میدان باشم، بیشتر از همیشه به حضورم نیاز هست و باید تا آخرین قطره خون پای تعهدات و وطن ایستاد.
کد خبر: ۵۹۰۵۷۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۴
گفتگو با مادر شهید معلم «داوود بهادری»:
مادر شهید معلم در روایت از فرزند شهیدش بیان میکند که داوود میگفت: «"مامان! حقوقش کم باشه، مهم نیست... این کار ثوابش بیشتره!" این را گفت و راهی مدرسههای محروم اشتهارد شد؛ معلمی که به جای پول، با دلش حساب میکرد. داود بهادری، همانجا که بچههای خاکیپوش محله، الفبا را با اشتیاقش یاد گرفتند، بعدها در جبهههای جنگ هم "درس ایثار" را به رزمندگان آموخت.
کد خبر: ۵۹۰۴۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۳