نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطره
خواهر شهید- فاطمه زهرا می‌گوید: یک روز ناگهانی متوجه شدیم که مهدی نیست. مادرم نگران شد، به سمت مسجد جامع رفت دید که شهید توی مسجد بود و آمد بیرون. مادرم گفت: تو اینجا چکار می‌کنی؟ مهدی هم گفت: تیراندازی شد و من هم رفتم داخل مسجد پشت در مخفی شدم گلوله به در خورد و از کنارم رد شد اگر یک مقدار این طرف‌تر می‌خورد، خورده بود به من.
کد خبر: ۵۵۵۴۵۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۴

همسر شهید می‌گوید: صداقت، پاکدامنی، مهربانی، تواضع و فروتنی از ویژگی بارزش بود، زندگی ساده و به دور از تجملات داشت و در برابر مشکلات بسیار صبور بود.
کد خبر: ۵۵۵۴۴۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۴

به مناسبت سالگرد سید آزادگان حاج آقا ابوترابی منتشر می‌شود؛
آن زمان وجود رادیو خیلی ارزشمند بود چون اخبار و اطلاعاتی که از ایران و از پیروزی رزمندگان اسلام به گوش می‌رسید به مثابه خون تازه‌ای بود که به رگهای کم جان اسرا حیات تازه می‌بخشید... در ادامه خاطره ‌ای از آزاده شهید «صارم طهماسبی» از نحوه قایم کردن رادیو در اردوگاه توسط اسرا با هدایت حاج آقا ابوترابی بخوانید.
کد خبر: ۵۵۵۴۱۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۳

خاطره‌‌ای از شهید «ابراهیم رحیمی شهواری»
نوید شاهد استان هرمزگان خاطره ‌ای از شهید والامقام «ابراهیم رحیمی شهواری» را منتشر می‌کند.
کد خبر: ۵۵۵۳۷۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۳

خواهر شهید می‌گوید: شهید موقع آمدن به منزل توسط کومله‌ها دستگیر شدند و مورد شکنجه قرار گرفت، بعد از شکنجه دادن او را زیر برگ‌های درخت مخفی کردند و بعد از ۳ ماه جسد شهید توسط پارس سگ چوپانی که گله‌اش را برای چرا به آن قسمت برده بود پیدا شد.
کد خبر: ۵۵۵۳۵۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۲

عصر شعر و خاطره «همپای آفتاب» با حضور مصطفی محدثی خراسانی؛ شاعر و منتقد ادبی و حسن سلیمی؛ از محافظان بیت امام خمینی (ره) شامگاه دیروز در فرهنگسرای امام خمینی (ره) با حضور اهالی شعر و ادب برگزار شد. این برنامه با مشارکت بنیاد شهید و امور ایثارگران استان زنجان برنامه ریزی شده بود و در بخشی از مراسم به هنرمندان هدایایی اهداء شد.
کد خبر: ۵۵۵۳۴۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۲

شهید «احمد یوسفلی» در پاسخ به مادر که برای اعزام دوباره وی به جبهه بی تابی می کرد، گفت: مادر جان مگر امام خمینی نفرموده اند که جبهه ها را خالی نگذارید. من جواب ایشان را چه بدهم؟
کد خبر: ۵۵۵۳۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۲

عسگری محسن پور برادر شهید می‌گوید: شهید به من دلداری داد و گفت؛ داداش زودتر فرم را امضا کن که اگر اجازه ندهی به چشم دیگرم لطمه می‌خورد. با یک چشم هم می‌توانم به جبهه بروم.
کد خبر: ۵۵۵۳۳۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۱

مادر شهید می‌گوید: خانمش خواب نما شد و در خواب شهید به ایشان گفت: تو که می‌گویی چرا رفت و شهید شد، همان روز سرنوشت من این بود. تو دوست داشتی من در بستر بمیرم؛ سرنوشت من این بود که گلوله به گلویم بخورد.
کد خبر: ۵۵۵۳۳۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۱

«عکس‌های شاه و امام!» بخشی از خاطرات سید مرتضی گلکار در رابطه با شهید «مصطفی حق‌شناس» است که از شما دعوت می‌کنیم در آستانه سالروز ارتحال حضرت امام خمینی(ره) به این خاطره گوش فرا دهید.
کد خبر: ۵۵۵۲۹۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۰

خاطره‌‌ای از شهید «جواد ترکی»
نوید شاهد استان هرمزگان خاطره ‌ای از شهید والامقام «جواد ترکی» را منتشر می‌کند.
کد خبر: ۵۵۵۲۵۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۰

مادر شهید «عزیزالله علی‌زاده» نقل می‌کند: «بعد از شهادتش هر روز یکی می‌آمد و حرفی می‌زد: خدا شهیدتون رو رحمت کنه! جوانی چشم‌پاک بود و توی کوچه هیچ‌کس بدی از او ندید. با شنیدن حرف‌های‌شان گفتم: خدایا! شکرت که تونستم بچه‌ای تربیت کنم که دست‌به‌خیر باشه.»
کد خبر: ۵۵۵۲۱۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۰

خاطره‌نگاری رزمندگان
آزاده و جانباز 25 درصد «صدق‌علی کشاورزقاسمی» در فیلمی به بیان خاطره ‌ای از پختن غذای جدید برای رزمندگان و بخشش مرخصی تشویقی خود به رزمندگان متاهل پرداخته که از شما دعوت می‌کنیم نظاره‌گر آن باشید.
کد خبر: ۵۵۵۱۷۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۹

خاطره‌‌ای از شهید «کریمداد ماهی‌گیر»
نوید شاهد استان هرمزگان خاطره ‌ای از شهید والامقام «کریمداد ماهی‌گیر» را منتشر می‌کند.
کد خبر: ۵۵۵۱۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۹

خاطره‌‌ای از شهید «غلامرضا امانی»
نوید شاهد استان هرمزگان خاطره ‌ای از شهید والامقام «غلامرضا امانی» را منتشر می‌کند.
کد خبر: ۵۵۵۱۰۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۸

قسمت دوم خاطرات شهید «علی نیکوئی»
دوست شهید «علی نیکوئی» نقل می‌کند: «چشم به چشمش دوختم. نور لامپ‌های حجله، زیبایی عکسش را چند برابر کرده بود. برگشتم علی را دیدم. اولش فکر کردم خیالاتی شدم، ولی مثل اینکه خودش بود. با لبخند گفت: هر وقت خواستی من رو ببینی بیا پاچنار، جلوی میدون ابوذر. سکوی پاچنار پاتوق دوستانه ما چند نفر بود. خواستم بپرسم: تو که شهید، شدی، چه جوری می‌یای؟»
کد خبر: ۵۵۵۰۷۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۹

عصر شعر و خاطره «همپای آفتاب» با مشارکت بنیاد شهید و امور ایثارگران استان زنجان در فرهنگسرای امام خمینی (ره) زنجان برگزار می‌شود.
کد خبر: ۵۵۵۰۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۷

قسمت نخست خاطرات شهید «علی نیکوئی»
هم‌رزم شهید «علی نیکوئی» نقل می‌کند: «گفتم: چفیه‌ات رو لازم داری؟ اشکالی نداره، بیا چفیه من رو بگیر. راضی نشد. اصرار کردم. با دلخوری گفت: واسه چی اصرار می‌کنی؟ اگه من شهید بشم، چفیه‌ات خونی می‌شه، نمی‌تونم بهت پس بدم.»
کد خبر: ۵۵۵۰۱۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۸

خاطره‌‌ای از شهید «حسین حمزه‌ای ماشاری»
نوید شاهد استان هرمزگان خاطره ‌ای از شهید والامقام «حسین حمزه‌ای ماشاری» را منتشر می‌کند.
کد خبر: ۵۵۵۰۰۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۷

قسمت نخست خاطرات شهید «علی‌اصغر قاسم‌پور»
همسر شهید «علی‌اصغر قاسم‌پور» نقل می‌کند: «خیلی دوست داشت شهید شود، اما اوایل ابراز نمی‌کرد و می‌گفت: هر چی خواست خدا باشه. رفتن با خودمه، ولی برگشتم با خداست. اما دفعه آخری که می‌رفت، گفت: امیدوارم خدا مرا در این راه بپذیره!»
کد خبر: ۵۵۴۷۸۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۴