اسدالله احمدی

نوید شاهد - سلاطین‌خانم احمدی مادر بزرگوار شهید " اسدالله احمدی " آسمانی شد.

نوید شاهد – شهید " اسدالله احمدی " طی پیامی به ملت ایران در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «نگذارید دشمنان بین شما تفرقه بیندازند و شما را از روحانیت مبارز و متعهّد جدا کنند که اگر جدا کنند، روز بدبختی مسلمانان و روز جشن دشمنان است ...»

نوید شاهد – شهید " اسدالله احمدی " در وصیت‌نامه‌اش آورده است: «خدا را شکر کنید که برادرتان را در راه خدا هدیه داده‌اید و از او بخواهید که آن را قبول کند و هر کدام از شما می‌توانید اسلحه برداشته و با دشمنان دین بجنگید ...»

نوید شاهد - شهید " اسدالله احمدی " بعد از دوبار مجروحیت در جبهه‌ها، دست از مبارزه با دشمنان برنداشت، دوباره به جبهه‌ها رفت و سرانجام در بانه هنگام درگیری با گروه‌های ضدانقلاب به شهادت رسید.

نوید شاهد – شهید " اسدالله احمدی " طی توصیه‌ای به ملت ایران در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «ای مسلمانان و‌ای یاران حق! به پا خیزید و با ندای الله اکبر، خمینی رهبر و سلاح قرآن، برای گرفتن حق مستضعفان بر این ابرجنایتکاران که آمریکا سر کرده آنان است و قانونی جز قانون جنگل ندارد، قیام کرده و همه آنان را به زباله‌دانی تاریخ بیفکنید ...»

نوید شاهد - «برادرم، همیشه از خدا می‌خواست که در ثبت‌نام سپاه موفق شود و به خواست خداوند ایشان به آرزوی خود رسیده بود. وقتی به خانه آمد یک کیلو شیرینی خریده بود در هنگام خوردن شیرینی گفت خدایا شهیدم کن ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید " اسدالله احمدی " از زبان برادر این شهید بزرگوار است که تقدیم حضورتان می‌شود.

نوید شاهد - شهید " اسدالله احمدی " در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «همه هدفم پشتیبانی از ولایت‌فقیه و حمایت از خون شهیدان و خط جمهوری اسلامی که همان خط نه شرقی و نه غربی است، می‌باشد ...»

«دست‌های خالی پا‌های خونین» روایتی است مستند از دشمنی‌های رژیم بعث عراق و گروهک‌های ضدانقلاب در قصر شیرین، سرپل ذهاب و گیلان‌غرب در سال‌های ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی.

آرى تاريخ تكرار مى شود و كربلاها به پيش مى آيد و انسانها به امتحانى كه نمى خواهند كشيده ميشوند و الان عاشوراى ديگر است و كربلائى ديگر و مردمانى ديگر و خوشا به حال آن كسى كه از امتحان الهى قبول و پيروز و رو سفيد به درآيد.

با آغاز جنگ تحمیلی داوطلبانه روانه جبهه های نبرد حق علیه باطل شد تا در برابر تهاجم رژیم بعث عراق مرزهای ایران ایستادگی نماید. در محورهای مختلف عملیاتی حضور یافت و همراه با دیگر همرزمان خود حماسه‌ها برجای گذاشت.

اسدالله احمدی ، پنجم اردیبهشت ۱۳۴۳، در روستای حسین‌آباد از توابع شهر تاکستان به دنیا آمد. پدرش غفارعلی، کارگر شرکت راه‌آهن بود و مادرش سلاطین‌خانم نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. پاسدار بود. سال ۱۳۶۲ ازدواج کرد و صاحب دو پسر و یک دختر شد. نهم تیر ۱۳۶۹، در بانه هنگام درگیری با گروه‌های ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.