روایتی خواندنی از مادر گرامی «شهید سیدمحمد رفیق» برگرفته از کتاب «زندانی 7602» را در ادامه می خوانید؛
او که دلش برای حضور در منطقه پر می کشید، فکری به ذهنش می رسد؛ در شناسنامه اش دست می برد و سن خودش را تغییر می دهد تا مسئولین بهانه ای برای اعزام او نداشته باشند و با انجام این کار بتواند بدون هیچ دغدغه ای، با دیگر دوستانش عازم جنوب یا غرب کشور گردد، تصمیم خود را عملی می کند، شناسنامه اش را دستکاری و چند ماهی به سنش اضافه می کند.