محمد حسن ناصری

محمد حسن ناصری
خاطرات محمد حسن ناصری همرزم شهید حیدر سلیمانی؛

شهید سلیمانی تا آخرین نفس ایستادگی کرد و اجساد دشمن را دید

چند گلوله به " حیدر " اصابت کرد و به داخل شیار آب افتاد. بعد از چند لحظه تیر اندازی، دیگر جوابی از طرف آنها نیامد. " حیدر" بدجوری زخمی شده بود. با آخرین رمق گفت: مرا بلند کنید می خواهم جسد آنها را ببینم. او را بلند کردیم نفس راحتی کشید و شهادتین را گفت.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه