روزهای جنگ

روزهای جنگ
خاطرات پرستار کرمانشاهی در دوران هشت سال دفاع مقدس؛

خانم پرستار من ضربه مغزی نشده ام

نوید شاهد- "عذرا بهرامی" پرستار دوران هشت سال دفاع مقدس می گوید: «در یکی از روزهای کشیک ام در بیمارستان مجروحی را از منطقه جنگی آورده بودند که مدام حالت تهوع داشت. به پزشک اطلاع دادم. با توجه به وضعیت او پزشک دستور داد از نظر ضربه مغزی بررسی شود. جوان مجروح مرا صدا زد "خانم پرستار!" ببخشید من ضربه مغزی نشده ام...»
معرفی کتاب؛

در کنار آتش

کتاب " در کنار آتش " یادداشت های مهناز شایسته فر است که روزهای مظلومیت کرمانشاه را با کلمه های خود در برابر چشمان ما می گیرد.شهری که هشت سال تمام سایه سیاه هواپیماها و بمب های دشمن بر خانه ها و کوچه هایش سایه می انداخت.
طراحی و تولید: ایران سامانه