لشکر 32 انصار الحسین - صفحه 6

لشکر 32 انصار الحسین

آلبوم تصاویر/شهید احمد هدایت پناه فرمانده توپخانه لشکر 32 انصار-1

احمد هدایت پناه، جوان غیور ایرانی و سرباز استوار اسلام و ولایت، سرانجام در 25 دیماه سال 1365 در منطقه عملیاتی شلمچه بر اثر اصابت مستقیم توپ 120 به خودروی حامل وی به شهادت رسید و خون پاکش در کربلای شلمچه جاری شد.

خداحافظی گرم احمد لحظه ای قبل از شهادت

با شنیدن این خبر خودم را به او رساندم. ماشین منهدم شده بود و بدن تکه تکه احمد پرواز خونین خود را آغاز کرده بود. نمیتوانستم باور کنم که دقایقی پیش به گرمی با احمد خداحافظی کردیم و او حالا راهی بهشت شده است.
وصیتنامه شهید احمد هدایت پناه فرمانده واحد توپخانه لشکر 32 انصار

عاشورا جلوه‌گاه خليفه الهي خداوند سبحان بود

حمد و سپاس پروردگاري را كه انوار قدسي خويش را بر تارك سياه شب كوبيد و وعده صبح ظفر را نويد بخشيد. حمد و سپاس پروردگاري را كه ظلمتكده شوم، جغد را از خوابگاه خويش بيرون كرد و پرنده حريت را در صبح دم عطرآگين نقره‌فام بر لاله نشاند.
زندگینامه شهید احمد هدایت پناه فرمانده توپخانه لشکر 32 انصار

احمد هدایت پناه، فرماندهی که معلم اخلاق بود

احمد نمونه اخلاص و تقوا برای نیروها و همرزمانش بود و در کنار تربیت نظامی نیروهای خود به شدت به رعایت معنویات و اخلاق اسلامی دوستان و همراهان خود اهمیت می داد. هر لحظه گفتگو با احمد فرصتی برای کسب فیض و یادگیری تعالیم اسلامی بود. او فرماندهی بود که با ندای درون واحد توپخانه را هدایت می کرد و گلوله ها با اذن او به پرواز درمی آمدند.

بخار خونی که از گردن عبدالرضا فوران می کرد، گویای همه چیز بود

آخرین روزهای حیات شهید عبدالرضاحاتمی از زبان مرتضی نادر محمدی معاون گردان تخریب لشکر 32 انصار الحسین (ع) و چند تن از همرزمان شهید

آلبوم تصاویر: شهید ناصر ضیغمی مسئولیت تبلیغات لشکر 32 انصار-1

ناصر همزمان با تجاوز ناجوانمردانه رژیم منفور بعث به مرزهای نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران و آغاز جنگ تحمیلی، سنگر تدریس را‌‌ رها نمود و لباس جهاد بر تن کرد و به صف رزمندگان اسلام پیوست. مدتی بعد، مسئولیت تبلیغات تیپ انصار‌الحسین (ع) را بر عهده گرفت.
زندگینامه شهید ناصر ضیغمی مسئولیت تبلیغات لشکر 32 انصار

سر به زیر و افتاده حال حتی جلوی دوربین عکاسی

سخاوتمند و ساده زیست بود، سعی می کرد با دیگران تفاوتی به لحاظ ظاهری و نوع لباس پوشیدن نداشته باشد. از تجملات بیزار بود، خیلی افتاده حال بود، حتی موقع عکس گرفتن هم سر به زیر و معصوم بود.

آلبوم تصاویر: سردار شهید اسماعیل شکری موحد-1

اسماعیل شکری موحد در جبهه هم به کار امداد و درمان رزمندگان مشغول بود و مسئولیت واحد بهداری لشکر32 انصارالحسین (ع) را به عهده گرفت. سال 1361 و مصادف با سال های نخست دفاع مقدس ازدواج كرد و هنگاميكه تنها فرزندش 8 ماهه بود در 25 اسفند ماه 1363 در جاده منطقه عملیاتی گیلانغرب – سومار به شهادت رسید.
وصیتنامه سردار شهید اسماعیل شکری موحد مسئول بهداری لشکر 32 انصار الحسین (ع)

پیام رسان شهدا باشید همانگونه که بی بی زینب (س) پیام رسان عاشورا بود

خواهران عزيزم همچون زينب(س) باشيد پيام امام حسين (ع) را به گوش جهانيان رسانيد. شما هم پيام شهدا را به ‌گوش همه مردم برسانيد و شما از راه حجاب آن پيام مرا برسانيد شما حجابتان را حفظ كنيد كه خداوند از شما راضي باشد.
زندگینامه سردار شهید اسماعیل شکری موحد مسئول بهداری لشکر 32 انصار الحسین (ع)

از بهداری سپاه تا جبهه سومار

بعد از مدتي با دستور امام خمینی(ره) و تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به این نهاد پیوست. پس از ورود به سپاه با علاقه و اشتياقی که به خدمت به مردم و امور پزشکی و درمانی داشت در بيمارستان امام خميني (ره) همدان دوره های آموزش ابتدائی و تخصصی را به پايان رساند و بعد از پایان دوره ها و کسب آموزش های لازم به سمت مسئول بهداري سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ناحيه همدان منصوب شد. مدتی با اين سمت در سپاه استان همدان خدمت کرد و بعد از آن به جبهه‌ رفت.

آلبوم تصاویر/شهید محمد دلاوری فرمانده گردان فتح

شهید محمد دلاوری در گرماگرم عملیات رمضان در حالی‌که گردان فتح را فرماندهی می‌كرد به یک مین که توسط مزدوران عراقی در منطقه کاشته شده بود برخورد و به شدت مجروح شد. اما با این حال دست از مبارزه و هدایت نیروها نکشید و با وجود خونریزی شدید با روحیه خوب در منطقه حضور داشت.

صوت/زندگینامه شهید محمد دلاوری فرمانده گردان فتح

شهید محمد دلاوری در گرماگرم عملیات رمضان در حالی‌که گردان فتح را فرماندهی می‌كرد به یک مین که توسط مزدوران عراقی در منطقه کاشته شده بود برخورد و به شدت مجروح شد. اما با این حال دست از مبارزه و هدایت نیروها نکشید و با وجود خونریزی شدید با روحیه خوب در منطقه حضور داشت.
وصیتنامه سردار شهید محمد دلاوری-تیرماه 1361

به امید آزاد سازی قدس عزیز و نابودی مستکبرین

آخرین وصیت نامه اینجانب محمد دلاوری در تاریخ 23/4/61 در جبهه های حق علیه باطل (جنوب ) چون وقت کم بود مضمون دعای بالا را برای کلیه مسلمین جهان خواهانم و از همه کسانی که حقی بر گردن من دارند طلب بخشش می نمایم و از خداوند متعال طول عمر امام عزیز و ظهور هر چه زودتر امام زمان عج تعالی فرجه شریف را خواهانم.
وصیتنامه سردار شهید محمد دلاوری/آبان 1360

از شهادتم خوشحال باشید و لباس مشکی به تن نکنید

مگر نه این است که یک عمر از امام دم زدیم خوب اکنون موقع عمل به آن شعارهایی است که سر می دهیم از شما خانواده ام می خواهم اگر سعادت پیدا کردم و شهید شدم لباس مشکی نپوشید و ناراحتی به خود راه ندهید زیرا من به آرزویم رسیده ام و کامیاب شده ام پس خوشحال باشید تا روح من هم آرامش داشته باشد
زندگینامه شهید محمد دلاوری فرمانده گردان فتح

فرماندهی گردان فتح با بدن مجروح و زبان روزه

وی برای مدتی فرماندهی عملیات سپاه پاسداران تویسرکان را به عهده گرفت و پس از بازگشت به کردستان، این بار با عنوان مسئول محور وارد معرکه شد. او در مسئولیت‌های خود فرماندهی لایق و کارآمد بود و به هیچ چیز جز انجام وظیفه فکر نمی‌کرد.

عکس های دیده نشده سردار شهید حاج رضا شکری پور فرمانده گردان 154-بخش 1

حاج رضا به وعده‌اش عمل می‌کند و مواضع سقوط کرده را دوباره از دشمنان باز پس می‌گیرد، اما در صبح روز عملیات در حالیكه از مواضع تصرف شده پدافند می‌كرد، از ناحیه سر مورد اصابت گلوله غناسه دشمن قرار می‌گیرد و به درجه عظیم شهادت نائل می‌شود.
خاطره ای از خانم ثمری همسر شهید حاج رضا شکری پور

باز هم که تو اول شدی حاج رضا؟!

میگفت اگه شهید شدم می آم خوابت ، برات تعریف می کنم چه طوری شهید شدم. گفتم : این حرفا چیه حاج رضا؟ خندید و گفت ببخشید اشتپاه لپی بود ، از دهنم پرید .
روایت مرتضی نادر محمدی از شهید رضا شکری پور

پرواز با کفش های کتانی سفید

روز عملیات به واسطه مجروحیت حاج رضا، عمو اکبر (اکبر امیرپور فرمانده اطلاعات و عملیات لشکر 32 انصار الحسین (ع)) که فرماندهی محور رو به عهده داشت اجازه حضور حاج رضا رو تو خط نداد و همراه حاج رضا، عمو مفرد و چندتا از بچه ها در سنگر فرماندهی محور کار فرماندهی خط رو به عهده گرفته بود و از قبل یکی دیگه از بچه ها رو به جای حاج رضا به فرماندهی گردان منصوب کرده بود.
وصیتنامه سردار رشید اسلام حاج رضا شکری پور

ما برای اسلام دعوا داریم و آرزویی جر پیروزی اسلام نداریم

آرى بقول امام عزيزمان كه ميفرمايد برای اسلام دعوا داريم و همچنين است و ما هيچ آرزوئى بجز پيروزى اسلام نداريم. پس بايد خون داد و حال كه كاروان شهدا در حركت است ما نيز از خدا خواستيم كه دنباله رو اين كاروان باشيم بايد كه خدا ما را هم بپذيرد و شكر خدا كه در اين راه قدم نهادیم. ديگر خداوند و ملائك مقربش می دانند كه توفیق شهادت داشته باشیم یا نه.
از شوفاژکاری تا فرماندهی گردان 154

فرماندهی که گردنه احد را فتح کرد

به گفته دوستان و همرزمانش روح بزرگ او در طواف خانه خدا و سعی صفا و مروه شركت كرده و حاجی شده بود. در یك مقطع زمانی در همه جا از او به نام حاج رضا یاد می‌شد. بعد از شهادتش یكی از دوستان نزدیك او به نیت ایشان اعمال حج عمره مفرده را انجام داد.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه