روستای وامرزان

روستای وامرزان

خدایا! مرا با فرقی شکافته در روز قیامت محشور کن

شهید «محمدمهدی خادمیان» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «‌خداوندا! از تو می‌خواهم که مرا با بدن سالم به آن دنیا نبری، زیرا خجالت می‌کشم از پیامبر(ص) و امام علی(ع)، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع) چون که ببینم علی‌اکبر حسین(ع) با فرقی شکافته در صف محشر حاضر گشت ولی من با بدن سالم. مرا با تیر‌ها و ترکش‌های دشمن، با فرق شکافته به آن دنیا ببر.»

به خواسته‌اش در وصیت‌نامه‌اش رسید

برادر شهید «محمدمهدی خادمیان» نقل می‌کند: «تا صبح در آنجا به راز و نیاز با خدا پرداخت. صبح همان روز، مهدی به خواسته‌اش که در وصیت‌نامه‌اش هم به آن اشاره کرده بود رسید، ترکش‌های خمپاره بدنش را قطعه‌قطعه کرد.»

فرمان ولی خدا را نباید عقب بیندازیم

مادر شهید «محمدمهدی خادمیان» نقل می‌کند: «گفتم: صبر کن یک کاسه آبی بیارم که ان‌شاءالله سالم برگردی! جواب داد: فقط باید خدا نگه دارم باشه. از اون گذشته فرمان امام رو نباید عقب بندازیم حتی یک ساعت.»
قسمت دوم خاطرات شهید «محمود امی»

محمود همه‌جا همراهم است!

مادر شهید «محمود امی» نقل می‌کند: «توی تکیه ابوالفضل، سمت راست قبله زمین باز شد و آمد بیرون. پیش او رفتم. محمود با خنده گفت: من هم اومدم. بعد آن خواب خیالم راحت شد که هرجا من هستم محمود هم حضور دارد.»
قسمت نخست خاطرات شهید «محمود اُمی»

خدایا! دعای بچه‌ام را مستجاب کن

مادر شهید «محمود امی» نقل می‌کند: «نیمه شب دیدم وسط حیاط، عبایی روی دوشش انداخته بود. دست‌هایش را بالا برده و دعا می‌کرد. گفتم: بچه‌ام نماز شب می‌خونه و دعا می‌کنه، خدایا! دعاش رو مستجاب کن.»

مانند حسین‌بن‌علی(ع) مرگ سرخ را به ذلت و خواری ترجیح می‌دهیم

شهید «محمود امی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «امیرالمومنین(ع) در نخلستان‌ها، روزها با دهان روزه کار می‌کرد و حسین‌بن‌علی(ع) را تربیت و پرورش نمود که مرگ سرخ را بر بیعت با یزیدبن‌معاویه ترجیح دهد. ما نیز به پیروی از امام حسین(ع)، مرگ سرخ را بر تن به ذلت و خواری دادن ترجیح می‌دهیم.»

ولایت فقیه و روحانیت مبارز، منادیان اسلام هستند

شهید «حسن خادمیان‌وامرزانی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «پشتیبان ولایت فقیه و روحانیت مبارز باشید که اینان منادیان اسلام هستند.»

همیشه آرزو داشتم در تحقق و استمرار جمهوری اسلامی نقشی داشته باشم

به مناسبت سالروز شهادت شهید «ابوالقاسم سیفی»، گزیده‌ای از وصیت‌نامه این شهید گران‌قدر در قالب پوستر برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود.

ای هموطن! نسبت به انقلاب بی‌تفاوت نباش

شهید «ابوالقاسم سیفی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «هان ای عزیزان! اینک بجای حزن و اندوه دندان‌های‌تان را بر هم فشرده و قلباً با خدا عهد و پیمان ببندید که بی‌تفاوت نبوده و در تداوم و استمرار انقلاب کوشا و هر یک به وظيفه خودتان آشنا باشید و اندکی فکر کن که چرا خلق شده‌ای.»

ابوالقاسم عاشق و دلداده جبهه و شهادت بود

شهید «ابوالقاسم سیفی» نخستین روز از خردادماه ۱۳۳۹ به دنیا آمد. عاشق و دل داده جبهه و شهادت بود. هوای کوی یار، قراری نگذاشته بود که بی‌قرار به جبهه پر کشید. ششمین روز بهار ۱۳۶۱ منطقه شوش به آرزویش رسید. نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، شما را به مطالعه زندگی این شهید گرانقدر دعوت می‌کند.

سحرگاهان، شاهد راز و نیاز عاشقانه‌اش بود

برادر شهید «حسن خادمیان» نقل می‌کند: «بین اعضای خانواده به سحرخیزی معروف بود. از همه زودتر بیدار می‌شد؛ آن هم قبل از اذان صبح.» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، شما را به مطالعه خاطره‌ای به نقل از برادر این شهید گرانقدر دعوت می‌کند.

حب دنیا مانع هدفش نشد

شهید «حسن خادمیان» چهارمین روز مردادماه ۱۳۴۱ در تهران به دنیا آمد. به طور کلی دلبستگی به دنیا نداشت و بیشتر به آخرت می‌اندیشید. برای خودش درآمد داشت و در امور خیریه هم کمک می‌کرد. سرانجام ششمین روز آذرماه ۱۳۶۱ به آرزویش یعنی شهادت رسید. نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، شما را به مطالعه زندگی این شهید گرانقدر دعوت می‌کند.
روزهای آغازین جنگ در خرمشهر، از زبان شهید "عباسعلی کشاورزیان"

ما در راه‌آهن و گمرک خرمشهر، گورستان تانک برای عراقی‌ها درست کرده‌ایم

نوید شاهد - شهید "عباسعلی کشاورزیان" در خاطرات خود می‌نویسد: «روز سیزدهم مهر ۵۹ یکی از بچه‌ها رادیو کویت را گرفت. می‌گفتند: خبرنگاری گفته حدود صد تانک عراقی در خرمشهر رفت و آمد می‌کنند و بر اوضاع مسلط هستند. دروغ محض است؛ زیرا ما در راه‌آهن و گمرک خرمشهر، گورستان تانک درست کرده‌ایم ...» نوید شاهد سمنان شما را به مطالعه متن کامل این خاطره خودنوشت از این شهید گرانقدر دعوت می‌کند.

دامادی که به قولش وفا نکرد

نوید شاهد - مادر شهید "عباسعلی کشاورزیان" نقل می‌کند: «گفتم: عباس! خدا رو شکر که قبول کردی زن بگیری! فقط خندید. بعدازظهر همان روز به خواستگاری رفتیم. شب دور هم جمع شدیم تا در مورد مراسم فردا حرف بزنیم. تلفن زنگ زد. با عباس کار داشتند. گفت: از منطقه زنگ زدن. فرمانده گروهان شهید شده. بچه‌ها تنهان. قول داد برود و بعد از ماه محرم و صفر مراسم بگیریم ...» نوید شاهد سمنان در سالروز ولادت، مروری کوتاه به زندگی این شهید گرانقدر داشته است که تقدیم حضورتان می‌شود.

شهید «ابوالقاسم سیفی» در قاب دوربین

تصاویری از شهید «ابوالقاسم سیفی» برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود.
طراحی و تولید: ایران سامانه