نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - اصابت ترکش
شهید "محمدجعفر موسئی" در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: حجاب، عفت و پاکدامنى را سرلوحه زندگى خود قرار بدهید و همیشه فاطمه‌وار و زینب‌گونه زندگى و مبارزه کنید...
کد خبر: ۴۷۰۵۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۱

دلم هُری ریخت، پاهایم سست شد و نشستم زمین. برگشت و خنده‌کنان گفت: «با این همه سفارش، هنوز نرفته، دلت لرزید؟ پاشو شیرزن!»... آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات همسر شهید «حجت‌الاسلام سید هاشم هاشمی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۷۰۵۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۱

شهید «بهرام لشکری» هیچ‌وقت لباس بسیجی را از تن خود در نمی‌آورد و همیشه می‌گفت من را باید با همین لباس‌ به خاک بسپارند.
کد خبر: ۴۷۰۴۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۹

همزمان با سالروز ولادت " شهید عباسعلی شاه آبادی" نوید شاهد استان کرمانشاه نماهنگی از زندگی این شهید والا مقام منتشر کرد.
کد خبر: ۴۷۰۳۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۹

شهید "مجتبى اسداللهى" در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: از شما مى‌خواهم که با دشمنان داخلى و خارجى، ضد انقلابیون و فاسدین تا آخرین قطره خونتان مبارزه کنید و از پاى ننشینید...
کد خبر: ۴۷۰۲۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۷

پسر شهید «مرادعلی گودرزوندچگینی» می‌گوید: نیمه‌های شب بود که پدرم به خوابم آمد و لگد محکمی به پهلویم زد که هنوز گاهی دردش را احساس می‌کنم و گفت:... ادامه این خاطره جذاب را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۶۹۹۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۳

دخترش که به دنیا آمد تلفنی به او خبر دادیم و او رفته بود داخل شهر، شیرینی خریده و در جمع رزمندگان پخش کرده بود... آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات مادر شهید «سید احمد طباطبایی زواره‌ای» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۶۹۹۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۲

نزدیک من شد و گفت: این چیه سر کردی؟... به جای این چادر سیاه، از دیگران یاد بگیر و روسری سر کن!... ادامه این خاطره خواندنی از خواهر شهید« ابوالفضل خوئینی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۶۹۸۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۱

گفتم: آقا حجت! تعداد تانکها خیلی زیاد است، یک لبخندی زد و گفت: اشکال ندارد خودشان می‌روند، خدا با ماست. تو فقط مواظب نفراتشان باش... آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات همرزم شهید «حجت‌الله صنعتکار آهنگری‌فرد» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۶۹۶۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۸

ستاره عسگری همسر گرانقدر شهید «محمدعلی سلطانی» آسمانی شد.
کد خبر: ۴۶۹۶۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۷

شهید "حسین کشاورزاصل" در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: برادران، شما در سنگر کارخانجات با کار،کوشش و تلاش خود، ما را از محاصره اقتصادی رهایی می‌بخشید...
کد خبر: ۴۶۹۶۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۶

پیکر ابراهیم گوینده (سلمان محمد) پدر بزرگوار شهیدان «خلیل و عماد گوینده» با حضور مسئولان و مردم شهیدپرور در مزار والدین شاهد تشییع و به خاک سپرده شد.
کد خبر: ۴۶۹۶۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۶

همزمان با سالگرد شهادت " شهید محمد حسین ثنایی فر" نوید شاهد استان کرمانشاه نماهنگی از زندگی این شهید والا مقام منتشر کرد.
کد خبر: ۴۶۹۵۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۵

اصغر کریمی‌جاوید (خیارانکی) پدر شهید گرانقدر "داود خیارانکی" آسمانی شد.
کد خبر: ۴۶۹۵۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۵

شهید "علیرضا خیری اربط " عشق و علاقه وافری نسبت به جمهوری اسلامی و مملکت خود داشت و همیشه دفاع از کشور را یک وظیفه شرعی برای خود می دانست. او با ندای رهبر کبیر انقلاب اسلامی دوشادوش برادران به عنوان سرباز ارتش در جبهه ها حق علیه باطل حضور یافت و به دفاع از حریم اسلام پرداخت.
کد خبر: ۴۶۹۴۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۵

شهید "شهداد شاپور" پانزدهم مرداد 1348 در تهران به دنیا آمد تا دوم راهنمایی درس خواند به عنوان بسیجی در جبهه فعالیت می کرد.بیستم دی 1365 در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر او در باغ رضوان ارومیه به خاک سپردند.
کد خبر: ۴۶۹۴۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۵

در وصیت‌نامه شهید "محمدحسین دانشگرنژاد" می‌خوانیم: دشمنان خیال نکنند که با اجبار و زور به خدمت آمده‌ام، چرا که وظیفه هر انسانی است برای دفاع از کشور و دینش مبارزه کند...
کد خبر: ۴۶۹۳۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۳

شهید " نعمت اله شاهمرادی" در بخش از وصیت نامه اش آورده است: " شهادت " سعادتی است که خداوند تبارک و تعالی به هر کس نخواهد داد، جز افرادی که سعادت داشته باشند و امیدوارم که من نیز سعادت " شهادت" را داشته باشم.
کد خبر: ۴۶۹۳۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۲

شهید "محمدمهدی غیاث‌یزدی" رئوف و مهربان بود، به افراد کم بضاعت توجه ویژه‌ای داشت و در حد توان آنها را یاری می‌کرد.
کد خبر: ۴۶۸۹۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۱۱

کارهایش با همیشه متفاوت بود، از طرفی این صحنه‌ها را می‌دیدم و اصلا نمی‌توانستم حرفی بزنم، حتی یک سوال بپرسم، انگار دهانم بسته شده است؛ در دلم آشوبی به پا بود...
کد خبر: ۴۶۸۱۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۹