خاطرات دکتر «کرامت یوسفی» از عملیات رمضان؛
نوید شاهد - با حالت خشم و غضب و به تندی به من گفت: 500 تا نیروی تحت امر من در خاکریزی های مثلثی گیر افتاده اند، آن وقت تو داری مرا به تهران اعزام می کنی؟! بلند شد و با آن پای پر از جراحت، لنگان، لنگان رفت به خطوط درگیری و به نیروهایش ملحق شد.