کتاب دفاع مقدس - صفحه 16

کتاب دفاع مقدس

کتاب «مثل ما، امّا» رونمایی شد

در مراسم شبی با شعر و خاطره سردار شهید مهدی خوش سیرت در حسینیه اعظم حرم مطهر سلطان سید جلال الدین اشرف (ع) از کتاب «مثل ما، امّا» رونمایی شد.
معرفی کتاب ;

معرفی کتاب / دریامردان نادر

کتاب دریامردان نادر بر اساس یک ماجرای واقعی توسط غلامحسین دریانورد از ایثارگران هشت سال دفاع مقدس تالیف شده است.
معرفی کتاب;

معرفی کتاب / در دره بان

کتاب در دره بان زندگی نامه شهید حسین صافی، کوچکترین شهید استان بوشهر به قلم محمد مندنی پور نوشته شده است.
معرفی کتاب ;

معرفی کتاب/ تا ساحل سپید سعادت

این کتاب در حوزه ی ساده نویسی و مرتب سازی و فصل بندی بسیار موفق عمل کرده است.مولف در پایان کتاب فهرستی از شهدای ارجمند گناوه را ذکر کرده است.
سروده: ناصر حامدی

ماهی مجنون/مجموعه شعر

برای غواصان شهید میهنم: خدا یک روز دستان شما را باز خواهد کرد... به اشک و بوسه روی ماه تان را ناز خواهد کرد... خدا یک روز با این دست های مانده در زنجیر... به حق، فتح الفتوحی تازه را آغاز خواهد کرد... همین دستان در زنجیر، روزی مشت خواهد شد... ندای بی پناهان را طنین انداز خواهد کرد...
معرفی کتاب

کتاب «دیدار در ماووت» بازخوانی عملکرد گردان کمیل لشکر قدس گیلان

«ابراهیم روحی کیاسه» نویسنده این اثر در طول 6 سال با همکاری 50 نفر از جوانان گیلانی نوشتن این کتاب را به انجام رسانده، مصاحبه با 220 رزمنده گردان کمیل و ثبت بیش از 300 ساعت مصاحبه تصویری، از پشتوانه‌ها و ویژگی‌های برجسته این کتاب است.
نویسنده: سرکار خانم فرزانه نعیمی

مرد کوچک/داستان فارسی

پارسا کمی فکر کرد و گفت: نه به دایی رضا می گی فردا بیاد دنبالم؟ مادر گفت دایی رضا؟ پارسا گفت: آره تا جمال ببینه یک مرد اومده دنبالم. مادر خنده ای کرد و گفت: مگه خودت مرد نیستی؟ پارسا بغض کر د وگفت: بابای جمال هرروز میاد دنبالش، هرکس اون رو اذیت کنه به باباش می گه.

کتاب| ضربت متقابل

کتاب ضربت متقابل به چاپ نهم رسید. این کتاب کارنامه عملیاتی لشکر 27 محمد رسول الله (ص) در تابستان 1361 به نوشته گل علی بابایی می باشد.

آیین رونمایی از کتاب «پرواز بی صدا»

کتاب «پرواز بی صدا» به نویسندگی محمدرضا بینش برهمند با همت معاونت فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان گیلان رونمایی می شود.
نویسنده: آقای محمود ترحمی

يك از هزاران/ كتاب شهداي دفاع مقدس

این سومین روزی است که با مجروحان شیمیایی به سر می بری. انواع آمپول ها را به تو تزریق کرده اند ولی حالت بهتر نشده. روز به روز وخیمتر می شود. مادرت پروانه وار دورت می چرخد. دلداری ات می دهد کنار تخت هیچ وقت اشک هایش را ندیده ای. او که برای کوچکترین دردت خواب را بر خودش حرام می کرد، اکنون مثل کوه استوار و صبور است. بی تابی از او نمی بینی هرچه باشد خواست خداست.

کتاب|شکست آن که نمی شکست

کتاب شکست آن که نمی شکست روایتی از یک روز انقلاب اسلامی در شهرستان اراک

کتاب|«باریک الله شیخ حسن»

کتاب «باریک الله شیخ حسن!» است که از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده. این کتاب، حاوی خاطرات خودنوشت حسن یوسفیان از مقاطع حضورش در جنگ تحمیلی است.
دفتر خاطرات و زندگینامه شهید عارف سردار مهدی خوش سیرت؛

کتاب «فاتح ماووت» برگ زرینی از خاطرات فرمانده تیپ دوم و معاون لشکر قدس گیلان

کتاب «فاتح ماووت» برگ زرینی از دفتر خاطرات و زندگینامه شهید عارف سردار مهدی خوش سیرت فرمانده تیپ دوم و معاون لشکر قدس گیلان به چاپ سوم خود رسید.
گفت وگویی اختصاصی با «علی دنیایی» نویسنده کتاب ؛

«لاله واژگون» از آگاهی و غیرت «شهیدرضا فتحی عباس آبادی» روایت می کند

غیرت و جوانمردی بارزترین منش شهید فتحی بوده است وی فردی فرهیخته و با مطالعه بوده است.

کتاب| خاطرات شگفت

کتاب خاطرات شگفت (بر فراز طالقانی) نوشته سعید عاکف منتشر شد.

کتاب| حکایت زمستان

کتاب حکایت زمستان به چاپ پنجاه و هشتم رسید.
گردآورنده: سرکار خانم محبوبه صادقی

یلدای کویر/خاطرات سردار شهید محمد علی مشهد

محمد علی دفترچه کوچکی از جیبش بیرون آورد و شروع کرد به خواندن درد و دل هایی که با دختر کوچکش داشت. می گفت: شاید گوشه ای از درد های تو رو نتونستم ساکت کنم، تو باید زینبوار صبر کنی...!
مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس ؛

هفتصد عنوان کتاب دفاع مقدس در البرز منتشر شده است

مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان البرز گفت که از ابتدای تشکیل استان تا کنون بالغ بر 700 عنوان کتاب در حوزه دفاع مقدس، زندگینامه و خاطرات سرداران، آزادگان و رزمندگان توسط نویسندگان و ناشران البرزی تالیف و منتشر شده است.
معرفی کتاب؛

«هفت سین‌های بی بابا»؛ خاطرات سردار شهید حسین عربعامری

کتاب «هفت سین‌های بی بابا» به قلم طیبه جعفری، خاطرات خاطرات سردار شهید «حسین عربعامری» است.

یتیم نوازی

دختر کم سن وسالی بودم. بافرزند یکی از آشنایان مشغول بازی بودیم که بعد از ماهها پدرم از جبهه آمد.
طراحی و تولید: ایران سامانه