شهید سید حسن موسوی

شهید سید حسن موسوی

شهید «موسوی» جان و دل ناآرام و بی‌قراری داشت!

«سید جان و دل ناآرام و بی‌قراری داشت و نمی‌توانست مثل یک کارمند معمولی در واحد‌های ستادی خدمت کند. به همین جهت در دوران کوتاه عضویتش در سپاه حضور در واحد‌های مختلف را تجربه کرد ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «سیدحسن موسوی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
زندگینامه شهید سیدحسن قریشی؛

آن زمان که اسلام در غربت بود

دوست و همرزم شهید سیدحسن قریشی در خاطرات خود می‌گوید: «باتقواترين خانواده‌ای كه ما در محل می‌شناختيم خانواده آقاسيد بود، در آن زمانيكه اسلام واقعاً در غربت بود، اين خانواده سهم بسزائي در جهت هدايت بچه‌هاي محل به عهده گرفته بودند و همه محل هم احترام ويژه‌ای برای آنان قائل بودند و انصافاً خداوند محبت اين خانواده را در همه افراد اهل محل انداخته بود.»

آلبوم عکس شهید «سید حسن موسوی»

نوید شاهد – همزمان با سالروز ولادت شهید «سید حسن موسوی» مجموعه تصاویر این شهید گرانقدر توسط پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد قزوین منتشر شد.

می‌روم چون حُر فدای دین شوم

نوید شاهد- «فاطمه حوایی»، مادر شهید «سید حسن موسوی» در مجموعه اشعار خود با نام راز و نیاز شبانه، شعری با مضمون زبان حال شهید موسوی سروده است که در قسمتی از آن اینگونه سروده: «می‌روم چون حُر فدای دین شوم / عقده دل را به خون خویشتن وا کنم می‌روم من همچو عبدالله، سرباز حسین / جان خود را فدای فرزند زهرا کنم»

تصاویر/ برگزاری جلسات قران در منزل مادر شهید «سید حسن موسوی»

به مناسبت ماه مبارک رمضان، جلسات قران بانوان پایگاه قرانی در منزل مادر « شهید سید حسن موسوی » برگزار می شود.

خاطره خودنوشت شهید سید حسن موسوی 3 / پیروزی در عملیات

به هر بدبختي که بود خود را به بالاي کوه رسانديم ديگر طاقت نداشتيم و از نفس هم افتاده بوديم در همين حال بود که از طرف فرمانده دستور آمد که برادران آماده برگشتن باشند با اين که ما از نفس افتاده بوديم فاصله اي که بين ما و ماشين ها بود که حدود 20 کيلومتر مي شد به راحتي پيموديم و هيچ جايگاه اي خستگي نکرديم عصر شد ساعت 5 عصر بود که حرکت کرديم و به يک پايگاه آمديم و شب را در آن جا خوابيدم آن روز سه تن از برادران ما مجروح شدند يکي پاسدار دو تاي ديگر سرباز بودنند.

درگیری با کومله / خاطره خودنوشت شهید «سید حسن موسوی»

هر دو اشهد خود را خوانديم به من گفت خودمان را به خدا مي سپاريم و دلمان را به دست مهدي (عج) مي دهيم و حرکت مي کنيم و بعد هم به سخنانش اضافه کرد که گفت چيزي که بالاتر از مرگ نيست مي رويم من هم با او موافقت کردم و هر دو با نام يا مهدي (عج) به راه افتاديم از پشت اين سنگ آن سنگ مي دويديم و ذکرمانم را فقط ياد خدا و يا مهدي (عج) بود.
شهادت 22 شهریور؛

روز اعزام / خاطره خودنوشت شهید «سید حسن موسوی»

اول چرا به جبهه آمده ام هر وقت که به آخرت فکر مي کنم مي بينم که در فرداي محشر در نزد حسين بن علي (ع) و شهدا شرمسار هستم و وظيفه دارم که دين خود را دين دنيا ادا کنم ولي چه کنم که بيشتر از اين کاري از دستم ساخته نيست و غير از اين که به جبهه يبابيم کاري ديگري نمي توانم انجام بدهم .
شهادت 22 شهریور ماه؛

شهید سید حسن موسوی به روایت تصویر (1)

شهید سید حسن موسوی در مرداد ماه 1347 در پاسارگاد دیده به جهان گشود و در 22 شهریور ماه 1366 به شهادت رسید.
وصیت نامه شهید سید حسن موسوی؛

در کربلای ایران خون هزاران علي اکبر و علي اصغر ها ريخته شده است

وقتي که خانواده شهداء را مي بينم وقتي که خانواده معلولين را مي بينم وقتي که خانواده اسرا را مي بينم سرم را به پايين نمي اندازم چرا چون که خجالت مي کشم در روي آن ها نگاه کنم زيرا که آن ها نشسته اند براي اين انقلاب خدمتي بکنند ولي من و شما چه کرده ايم امت اسلامي ايران بيايند که به ياري کردن حسين زمان خويش خدمتي به اسلام کرده باشيم .
شهادت 22 شهریور؛

نگاهی بر زندگی نامه شهید «سید حسن موسوی»

شهید سید حسن موسوی در مرداد ماه 1347 در پاسارگاد دیده به جهان گشود و در 22 شهریور ماه 1366 به شهادت رسید.
معرفی کتاب؛

«راز و نیاز شبانه» روانه بازار کتاب شد

مجموعه اشعار بانو فاطمه حوایی، مادر شهید سید حسن موسوی با عنوان «راز و نیاز شبانه» منتشر شد.
شهادت بیست و دوم شهریور ؛

آلبوم عکس شهید سید حسن موسوی در سالروز شهادت

شهید سید حسن موسوی در بیست و چهارم مرداد ماه 1347 در مرودشت دیده به جهان گشود . و در بیست و دوم شهریور ماه 66 در شلمچه به فیض شهادت نائل آمد.
شهادت 22 شهریور؛

مروری بر وصیت نامه شهید سید حسن موسوی

وقتي که من صحنه کربلا را مجسم مي کنم و به ياد کربلاي امام حسين (ع) و يارانش مي افتم ، وقتي که خانواده شهداء را مي بينم وقتي که خانواده معلولين را مي بينم سرم را به پايين مي اندازم و خجالت می کشم...
طراحی و تولید: ایران سامانه