یادها و خاطره ها - صفحه 6

یادها و خاطره ها
زندگی به سبک شهدا- بخش دوم

سیره اخلاقی «سردار شهید علی غیوری زاده» از شهدای استان ایلام

همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه پاسداران ، به خیل سبزپوشان عاشقی پیوست که خون پاک خود را نثار انقلاب می کردند ، زیرا سپاه و جنگ دقیقاً همان جایی بود که می توانست نیازهای معنوی و روحی علی را برآورده کند...
سبک زندگی شهدای استان - به مناسبت هفته دفاع مقدس

زندگی به سبک شهدا

سنگر گرم خویش را ترک می کرد و همچون بسیجیان و نگهبانان راه خدا در سرما می خوابید برای اینکه درد و رنج آنها را بهتر بفهمد...
یادها و خاطره ها

حادثه در گندم زار / خاطره ی از شهید علی جرایه به نقل از مادر مکرمه شهید

گرمای هوا بیداد می کرد،شهربانو راهش را به طرف جایگاه علی کج کرد. وقت شیر دادن علی بود. به علی رسید، خم شد که او را برای شیر دادن بردارد که یک باره متوجه مار افعی مانندی در زیر گهوارۀ علی شد...
نقش زنان استان ایلام در هشت سال دفاع مقدس

اولین گروه هشت نفره از زنان رزمنده ی ایلام و نقش آنان در هشت سال دفاع مقدس

این زنان رزمنده در شهرک اسلامی با پخش مواد غذایی، پتو،پوشاک و وسایل بهداشتی در بین جنگ زده ها به فعالیت پرداخته و به اوضاع آنان رسیدگی می کردند...
یادها و خاطره ها

هدیه امام /خاطره ی از شهید حسن جایدری به نقل از مادر مکرمه شهید

یک روز صبح اصرار داشت كه به سنگر همسايه برود و من اجازه نمي دادم و او مدام اصرار مي كرد تا اينكه خواسته ، ناخواسته اجازه دادم و او از ديوار پريد آن طرف و به سنگر همسايمان رفت تا با بچه ها به جبهه خودشان بروند...

خاطرات شهید محمد علی دوستی به نقل از همرزم شهید (عبدالمجید جمالی)

شهید محمدعلی در زمان آموزشی آزوی به پایان رسیدن دوره آموزشی را می کرد که هر چه زودتر به خط مقدم جبهه اعزام شود و مرتب به هم قطاران خود می گفت ما باید با هم در یگانهای پیاده و در خط مقدم جبهه خدمت نماییم...

خاطره ی از شهیدجعفر چناری جانشین قرارگاه تاکتیکی لشکر امیرالمومنین(ع)؛ ابتکار عمل و مهارت در رزم

روز اول که هنوز آفتاب غروب نکرده بود، برای عملیات شناسایی رفتیم؛ اما به ‌وسیله نیروهای دشمن رؤیت شدیم و آتش زیادی روی ما ریختند...
خاطره ی از شهید نصراله عباسی از شهدای استان ایلام

ساده زیستی شهید

هرگز روی فرش نمی نشست و هر چه هم تعارف می کردیم بی فایده بود می گفت: همین جا خوب است زمین خاکی فرش خدایی است و بسیار موقر و مؤدبانه گوشه ای می نشست...
خاطره ی از شهید شهرام صیدی + زندگینامه شهیدان بهرام و شهرام صیدی

ايمان قوي وعلاقه به ورزش

شهيد شهرام در بين خانواده پسري شاد وشيرين بود با لطيفه هاي شيرين وخنده دارش خانواده را غرق در شادي مي نمود . شهيد در فرايض ديني نيز فردي بود با ايمان قوي و در ايام مبارك رمضان و ايام محرم در مساجد وتكايا حضور فعال داشت...
یادها و خاطره ها

خاطره ای از زبان همرزم «شهید علیمرد شعبانی» جانشین بازرسی لشکر 11 حضرت امیر(ع)

سنگری که ما در آن پناه گرفته بودیم، قبل از عملیات کربلای۱ در تصرف نیروهای دشمن بود و ارتش بعث از آن به عنوان مقر فرماندهی یکی از تیپ هایش استفاده می کرد. بنابراین آن شب، تهاجم دشمن زیاد بود...
یادها و خاطره ها

شهید محمد قبادیان معاون گردان 504 ابوذر لشکر11 امیرالمومنین (ع) از دیدگاه خانواده اش

محمد خواب هایی دیده بود که حکایت از رفتن وی به سفر کربلا و یا دیدار با امام خمینی(ره) داشت. استنباط او از چنین خواب هایی این بود که به شهادت می رسد...
خاطره،

«خواب سبز آقا معلم»

شهید «اسماعیل اعظمی» از شهدای دانش آموز دفاع مقدس است که شهریور ۱۳۶۵ در جبهه چنگوله به فیض شهادت رسید. در ادامه خاطره‌ای از برادر وی با عنوان «خواب سبز آقا معلم» منتشر می‌شود.
یادها و خاطره ها

نماز صبح / خاطره ی از آزاده شهید خدایار کاوری از شهدای شهریورماه استان ایلام

سختیها باعث می شد که شهید خدایار کاوری به صبر و ایمانشان افزوده تر شود و هیچگاه نماز اول وقتش را ترک نشد و همواره برای سلامتی امام و موفقیت زندگی اسلام دعا می کرد ...

خاطره ای از سردار «شهید محمود پیرنیا» جانشین گردان پیاده 503 شهید بهشتی لشکر 11 امیرالمؤمنین(ع) استان ایلام

محمود در حالی که خون، سراپای بدنش را فرا گرفته بود، جواب داد: “شما را می شناسم. از بستگانمان هستید. من مریض نیستم. مجروح شده ام. دوست دارم شهید شوم ...
یادها و خاطره ها

اعجاز فرشته ها / خاطره ی از آزاده و جانباز چهل درصد عبداله تاجفر

جلوتر از من یکی از اسرا که بسیار متدین و دوست داشتنی بود به حمام رفت وقتی وارد حمام شد یکباره متوجه شدم از داخل حمام بخار آب بلند می شود بعد از اینکه حمام گرفت از او پرسیدم آب از کجا گیر آوردی؟...
انشایی از شهید خلیل جابری از شهدای استان ایلام

چگونه می توانیم به اهداف شهدای انقلاب اسلامی ایران جامعه عمل بپوشانیم

هدف شهیدان برقراری حکومت عدل اسلامی در ایران بود تا مستضعفان جهان از زیر طاغوت زمان بیرون بیایند و دیو بزرگ جهان و این شیطان بزرگ را نابود کنند...
یادها و خاطره ها

عشق و زخم/ خاطره ای از آزاده عادل صفری از آزادگان استان ایلام

ر بار که افسر عراقی از نوحه خوان سراغ می گرفت قبل از من یکی می گفت همه خواندند...
انشایی با خط شهید علی معتمدی از شهدای مرداد ماه استان ایلام

دل نوشته ای از یک شهید عراقی دفاع مقدس

اگر در کنار این دانش ایمان و تعهد وجود داشته باشد انسان را به بالاترین درجات و کمال سعادت و رستگاری می رساند...
یادها و خاطره ها

شعر لری شهید عزیز علی قوچی + دستخط

به عنوان رزمنده به لشگر 81 زرهی ارتش جمهوری اسلامی ایران پیوست و ازآن طریق عازم جبهه های نور علیه ظلمت شد...

شعری از پدر گرانقدر شهید منوچهر شجاعی پور در سوگ فرزند

عزیزمن، به سوی روضه رضوان سفر کردی مرا خاک مصیبت زین سفر کردن به سر کردی
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه