نویدشاهدالبرز

نویدشاهدالبرز

فیلم/ مسجد جامع خرمشهر؛ سنگر زنانی که با نان گرمشان جبهه را گرم نگه داشتند

مسجد جامع خرمشهر، یادگار ایستادگی و همبستگی مردم در دوران دفاع مقدس، نه تنها محل عبادت که قلب تپندهٔ مقاومت بود. زنان غیور این شهر در دل این مسجد، با پختن غذا، شستن لباس رزمندگان و سازماندهی کمک‌ها، پشتیبانی بی‌وقفه‌ای از جبهه‌ها داشتند. این مسجد همچنین شاهد نخستین لحظات پیروزی بود؛ زمانی که کرجی‌ها به عنوان پیش‌قراولان فتح خرمشهر، پرچم پرافتخار ایران را بر فراز گل‌دسته‌های آن به اهتزاز درآوردند و نوای اذان پیروزی را طنین‌انداز کردند. گزارش ویژه به مناسبت سالگرد فتح خرمشهر، مروری بر نقش تاریخی این مسجد در روزهای سخت جنگ.
آیین بزرگداشت مادران و همسران شهدا + فیلم

مادران و همسران شهدا با خدا معامله کردند

فرمانده سپاه کرج در آیین بزرگداشت مادران شهدا بیان کرد: در مکتب انسان‌ساز مادران شهدا، فرزندان پاک و غیوری تربیت شدند که تاریخ پر افتخار حماسه و ایثار را رقم زدند.مادران و همسران شهدا با خدا معامله کردند.

برگزاری آیین بزرگداشت مادران و همسران شهدا در بخش چندار کوهسار+فیلم

آیین بزرگداشت مادران و همسران شهدا در سالگرد شهادت حضرت ام البنین(س) در بخش چندار از شهرستان کوهسار یک‌شنبه ۲۵ آذرماه برگزار شد.
رئیس کل گمرک ایران؛

روز آزادگان جلوه‌ای باشکوه از استقامت و صبر است

رئیس کل گمرک ایران در پیامی به مناسبت روزآزادگان نوشت: بیست و ششم مرداد ماه، سالروز بازگشت غرور آفرین آزادگان ، یکی از روزهای به یاد ماندنی و جلوه ای باشکوه از استقامت و صبر است که بر تاریخ کشورمان نقش بسته است.
در سالروز ولادت منتشر می شود؛

کسی بیشتر از تو مرا دوست داشت

جمال را در خواب دیدم، آمد و به من گفت: مادر! چرا این‌قدر ناراحتی می کنی. من مال تو نبودم، کسی بیشتر از تو مرا دوست داشت که با خودش برد. تو به خاطر زحمتت اجر محسن می گیری.
دلنوشته شهید «یعقوب دلیر روحی» در سالروز شهادت منتشر می شود؛

آرزوهای خاص یک شهید

آرزو دارم؛ در يكي از بهترين روزها‌يي كه از تمام روزهاي ديگر بيشتر ثواب كرده ام بميرم. آرزو دارم؛ تير در گلو يا بر جاي حساس بدنم وارد شود اگر در گلو وارد شود به اندازه خيلي كوچك و ريزش مانند علي اكبر حسينم شهيد شوم.
بندهایی از وصیت نامه مدبرانه شهید «کربلای هشت»؛

شهید یعقوب دلیر روحی: برادران حجابشان در لباس رزم می باشد

به كليه خواهران هموطنم كه حجاب كه ارزنده ترين زينت شماست رعايت كنيد و چون زينب(س) صبور استوار و مقاوم باشيد و در غير اينصورت مثل اينكه پا روى خون شهداگذاشته ايد و خونشان را پايمال نموده ايد و برادران نيز حجابشان در لباس رزم مى باشد، رعايت نمايند.
سیری در کلام طیبه شهید«محمد حسین وهابی» ؛

شهادت بهترین کامهاست

مادرجان! اگر بنده شهید شدم به من ناکام نگویید که درحقیقت بکامم که بهترین کامهاست، رسیدم.
نگاهی به روزمرگی های شهید «ولی اله محمودی»؛

خاطره نگاری های سربازی که شهید می شود

خاطره شب چهارشنبه بیست و سوم اردیبهشت 1365، ساعت 9 شب بود كه يكي ازدوستان كرجي به نام «محسن خرمني» آمد و نوحه و سينه زني را شروع كرديم. مجلس خوبي بود چون فردا آن روز مي خواست به خط مقدم برود جاي ما و بعد از آن دعاي توسل را خوانديم و خوابيديم به اميد فرداي آن روزكه باز شروع خواهد شد.
نگاهی به سیره و کلام طیبه شهید «ولی الله محمودی»؛

راهی که من رفتم راه عاشقان است

برادران اين راه را كه من رفتم، راه حسين است كه عاشقان به او دل بسته ايد و خيلى خوشحال هستم كه توانستم به اسلام و خاك ايران عزيز خدمت كنم
گذری بر کلام طیبه شهید«عباس حسینی»؛

ملت ما با چنگ و دندان از انقلاب دفاع خواهند کرد

اری! اگر درکربلا هفتاد و دو تن یار امام را شهادت رساندند و بر روی پیکر انان و پیکر بی سر اقا امام حسین(ع) با اسبان تاختند، با بمب و موشک و تیر و ... به جان این امت که یاران امام بودند، افتادند ولی نمی دانستند که ملت ما با چنگ و دندان از اسلام و انقلاب اسلامی دفاع خواهند کرد.
نگاهی به حیات طیبه شهید والفجر هشت؛

فاتح فاو ؛ مردی از تبار دلیران

او و هم‌رزمانش ظفرمندانه باعبور از رودخانة اروندرود و فتح شهر استراتژيك و بندري فاو، سردمداران دانشگاه‌هاي بزرگ جنگ دنيا و صاحبان اطلاعات ماهواره‌اي و جاسوسي را مات و مبهوت كردند.
احمد دهقان در مراسم«چهل قلم» بیان کرد:

بهترین دوران من نویسندگی جنگ بود

هر نویسنده‌ای دوست دارد بهترین سوژه‌ها را ببیند و بنویسد. در آن دوره مسیرهای بسیاری برای کار و درس بود اما دلم می‌خواست به صورت واقعی از جنگ بنویسم که خداوند این توفیق را نصیب من کرد تا با حضور در جبهه بهترین دورانم را در این عرصه شروع کنم.
در سالروز شهادت منتشر می شود؛

مروری بر حیات طیبه جانباز شهید کربلای پنج

براي آخرين بار كه مي خواست به جبهه برود، مادرش به او گفت: كه تو پنج بار به جبهه رفته اي و يك پايت را از دست داده اي، ديگر بس است. ولي او مي گفت: من وظيفه خود را انجام مي دهم. هر چند بار هم كه رفته باشم باز هم جبهه به نيرو احتياج دارد.
مروری بر حیات و کلام طیبه «شهید مرتضی نوروزی»؛

عهد بسته ایم تا آخرین قطره خونمان از انقلاب حمایت کنیم

با خداى خود عهد بسته ايم تا آخرين قطره خونمان از اين انقلاب حمايت كنيم و براى اين رفتم تا شما مادر و پدر بزرگوارم را نزد فاطمه زهرا (س ) و اميرالمومنين على (ع ) سر بلند كرده باشم.
در بیست و نهمین سالگرد شهادت منتشر می شود؛

نامه های سرباز شهید به مادر

اي مادر غمديده نداري خبر از من * در گردش چه آمد به سر من منم روزي كه بلبل در چمن بودم* زسختيهاي سربازي مادر جان بي‌خبر
گذری بر کلام و حیات طیبه شهید«رضا کریمی»؛

سفارش به راه حسین(ع) و کلام زینب (س)

آنان كه رفتند كار حسينى كردند و آنان كه مانده اند بايد كار زينبى كنند.
چندحکایت ناب از سردار رشید اسلام شهید«شعبانعلی نژاد فلاح»؛

« حسرت شهادت تا وصال»

متوجه چند قطره خوني شدم كه از روي دست چپش سرخورد و روي خاك افتاد. از ناحيه بازو مجروح شده بود. نا باورانه گفتم: شعبانعلي دستت چي شده؟ نگاه معني داري به من كرد وگفت: اين دفعه هم نگرفت. تعجب کردم. در لحن صدا و چهره اش رنگ غمي غريبانه بود.
سردار شهید شعبانعلی نژاد فلاح به روایت پدر ؛

چهارمین شهید من/ بخش اول

شهيد چهارم من به نام «شعبانعلي نژاد فلاح»، از سال 1357، به طور داوطلبانه وارد سپاه شهرستان كرج شد و پيش از اين كه به سپاه داخل شود، ايشان دو دیپلم؛ رياضي و تجربي هم داشتند. پيش از انقلاب ايشان قصد داشتند برای ادامه تحصیل در رشته پزشکی به خارج از کشور بروند. جنگ تحميلي كه شروع شد او نیز منصرف شد و وارد سپاه شد البته از همان بچگي تمام بچه ها ، به خصوص همان شعبانعلي از هشت سالگي روزه و نماز و مكتب قرآن را طي مي كردند تا اين كه وارد سپاه شد.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه