سالروز ولادت/کلیپ صوتی/زندگی نامه
در زبانش زمزمه قرآن بوداو قبل از رفتن دست وپای مادر را بوسید وبا چشمانی چون مروارید که گریه می کرد از مادر حلالیت طلبید ورفت وبعد از دوروز خبر شهادتش را شنیدم وقتی برادرم را دیدم انگار به خواب عمیقی رفته بودوگویی می خواست زندگی دوباره ای اغاز کند...