خاطرات شفاهی جانبازان؛
جانباز «سعدی نظری» درباره رفتنش به جبهه چنین روایت میکند: سال ۱۳۶۱ که جنگ شروع شد به سربازی رفتم و بعد از ۴۰ روز آموزش، من را به لشکر زرهی تیپ ۲ گردان ۱۲۱ اعزام کردند. یک روز بعدازظهر بود که عراق ضد حمله میزند و یک ترکش به پایم اصابت میکند و از ناحیه پا مجروح میشوم. چه سرباز باشیم چه بسیجی، وظیفه خودمان میدانیم که از کشورمان دفاع کنیم.