هوای کربلا

هوای کربلا
قسمت دوم خاطرات شهید «یدالله شوریابی»

هوای کربلا به سرم زده

فرزند شهید «یدالله شوریابی» نقل می‌کند: «گفتم: بابا! تا یک ماه دیگه سربازی من تموم می‌شه و می‌یام پیش مامان، خواهر و برادر‌ها هستم بعد تو برو! حرفش این بود که نمی‌توانم. پرسیدم: چرا؟ جواب داد: هوای کربلا به سرم زده.»
طراحی و تولید: ایران سامانه