شهید حسین نوچه

شهید حسین نوچه
قسمت دوم خاطرات شهید «حسین نوچه‌ناسار»

اسم من حسین است و مسئولیتم سنگین

مادر شهید «حسین نوچه‌ناسار» نقل می‌کند: «مرا بوسید و به طرف در رفت. خواستم برای بدرقه تا پای ماشین بروم که مانع شد. طبق معمول خواستم از زیر قرآن ردّش کنم. قرآن را گرفت، بوسید و به من برگرداند. همیشه می‌گفت: اسمم رو حسین گذاشتین، مسئولیتم سنگین‌تر شده.»
طراحی و تولید: ایران سامانه