رمضان ساوری

رمضان ساوری
جانباز آزاده در گفتگو با نوید شاهد:

زنده بودن یکی از زیبایی های ایثارگری و جانبازی است

" رمضان ساوری " جانباز آزاده: خداوند شجاعت به خطر انداختن جان را به ما ارزانی داشت تا با زنده ماندن بتوانیم شجاعت و ایمان رزمندگان هشت سال دفاع مقدس را بازگو کنیم.
خاطرات جانبازان در کتاب تلخ و شیرین/ به قلم «علی اصغر مقسمی»

بخشی از خاطرات آزاده و جانباز 25 درصد هشت سال دفاع مقدس « رمضان ساوری »/استان گلستان(2)

از هم رزمان من کسانی بودند که نزدیک زمان شهادت، از شهادت خود باخبر شده بودند. شهید نقی صلبی زمان عملیات چهره ای پیدا کرده بود که به راحتی می شد متوجه شد که او به سمت شهادت قدم بر می دارد. یادم هست شهید اکبرنژاد هم در آستانه شهادت چهره ای بسیار زیبا و نورانی پیدا کرده بود.
خاطرات جانبازان در کتاب تلخ و شیرین/ به قلم «علی اصغر مقسمی»

بخشی از خاطرات جانباز 25 درصد هشت سال دفاع مقدس « رمضان ساوری »/استان گلستان(1)

من در عملیات آزادسازی مهران در سال 65 شرکت کرده بودم. آن زمان من بسیجی بودم. صبح روز عملیات ، یک خمپاره 60 کنار من افتاد و از ناحیه پا آسیب دیدم. شریان پای من قطع شده بود و خون زیادی از من می رفت
طراحی و تولید: ایران سامانه