برادر شهید «عبدالحسین لقایی» در خاطراتی از برادر شهیدش گفت: «در اولین روز از دی ماه سال 1360 به منطقه دزلی در مريوان رفته بودم، عبدالحسین گفت: برادرجان اگر تير دشمن به هرجای بدنم اصابت كند، زنده ميمانم مگر اينكه تير به چشمم بخورد که شهيد شوم. بعد از چند روز يعنی در تاريخ دوازدهم دی ماه همان سال، او بر اثر اصابت ترکش به چشم و صورتش به درجه شهادت نائل گشت.»