مصاحبه با خانواده شهدا - صفحه 3

مصاحبه با خانواده شهدا

گپ خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید حسینعلی ملکی فر / خواب دیدم که شهید شدم

چون تولد حضرت عباس بود من روزه گرفته بودم . اون روز توی مسجد افطار کردم . از مسجد که اومدم خونه حالم عوض شد و نشسته خوابم برد . دیدم تو صحرا هستم و یه اسب سفید وجوان رو دیدم که یه علم هم دستش هست . یه پنجه هم روی علمش بود ومن رفتم جلو
گفتم، خدایا امشب بچه ام به خوابم بیاد که دیگه گریه نکنم و آرام بشم

گپ خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید حسین مویدی

دیدم یه دشتی همه برف باریده وکوه ها پر ازبرف هست . یه دربزرگی بود تا دروباز کردم دیدم بچه ام ازدورداره میاد ومن بغلش کردم ، گفتم بیا مامان برات برنج آوردم . تو که ساکت هم نیاوردی ووسیله نداری .گفت ، همه چی دارم . اون شب من برای مراسمش خیلی غذا پخته بودم . چهار تا قابلمه شام هم برای همسایه هایی که نبودند کنار گذاشته بودم .میگفت ، امشب خیلی غذا خوردم . تو نگران نباش بیا میوه بهشتی بخور . من دارم خدمت میکنم وبعد ازخدمت هم برمیگردم
گفت و گو با «شهرام کر»؛

جایش در خانه و شهرمان خالی است

«شهرام کر » همسر شهیده مرجان نازقلیچی است. بانویی که در فاجعه منا (1394) به شهادت رسید و یکی از کسانی بود که در همانجا (مکه) خاکسپاری شد.
گفتگو با برادر شهیدان اقبال‌پور که در آزادسازی خرمشهر به شهادت رسیدند

جانباز رحیم اقبال‌پور: بنیاد شهید خانه دوم ایثارگران است/ وقتی مادر چهره برادر شهیدم را بوسید

برادر شهیدان اقبال‌پور که در جریان آزادسازی خرمشهر به شهادت رسیده‌اند، می‌گوید: «بنیاد شهید خانه‌ی دوم ماست و دوست داریم مسئولان بنیاد شهید کمکمان کنند. ما از هیچ کس دیگری هیچ چیزی نمی خواهیم.»
دیدار جامعه قرآنی با خانواده شهید «مجید محمودی برمسی»

تلاوت قرآن و مطالعه کتب دو شهید برای کسب جواز شهادت

جامعه قرآنی همراه با خانواده‌های معظم شهدا و هیئتی قرآنی به دیدار خانواده شهید «مجید محمودی برمسی» رفتند.
طراحی و تولید: ایران سامانه